صبح امید

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

نور هل اتی

19 آبان 1391 توسط صرامی

 

گیرم که آفتاب جهان ذره پرور است

این بس مرا که سایه ی مهر تو برسر است

دولت به کام و محنت گردون حرام باد

تا ساغرت بگردش و تامی به ساغر است

ای دل چرا به غیر خدا تکیه می کنی؟

امید ما و لطف خدا از که کمتر است؟

بهر دو نان خجالت دونان چه می کشی؟

ای دل صبور باش که روزی مقدّر است

خاطر ز گفتگوی مکرّر شود ملول

الاّ حدیث دوست که قند مکرّر است

فرخنده نامه ای که موشّح به نام اوست

زیبنده آن صحیفه که او زیب دفتر است

نامی که با خدا و پیمبر ز فرط قدس

زیب اذان و زینت محراب و منبر است

پشت فلک خمیده که با ماه و آفتاب

در حال سجده روی به درگاه حیدر است

شمس ضحی، امام هدی، نور هل اتی

چشم خدا و نفس نفیس پیمبر است

در آیه ی مباهله این مهر و ماه را

جانها یکی و جلوه ی جان از دو پیکر است

وجهی چنان جمیل که از شدّت جمال

وجه خدا و جلوه ی الله اکبر است

نازم به دست او که یکی ناز شست او

از جای کندن در سنگین خیبر است

با اشک چشم، ابر کرم بر سر یتیم

با برق تیغ، صاعقه ای بر ستمگر است

جز راه او بسوی خداوند راه نیست

یعنی که شهر علم نبی را علی، در است

بر تارک زمان و مکان تاج افتخار

در آسمان فضل: درخشنده اختر است

قبرش درون دیده ی آدم که چشم او

در خاک هم بنور جمالش منوّر است

آوازش از ورای زمانها رسد بگوش

تصویرش از فراز افق ها مصوّر است

کمتر ز ذرهّ ایم و فزون تر ز آفتاب

ما را که خاک پای علی بر سر افسر است

وصف علی ز عقل و قیاس و خیال و وهم

وز هرچه گفته اند و شنیدیم برتر است

شد عرض ما تمام و حدیث تو ناتمام

حاجت به مجلس دگر و وقت دیگر است

طبع لطیف و شعر «ریاضی» به لطف و شهد

شاخ نبات خواجه ی شیراز و شکّر است


(محمدعلی ریاضی یزدی)

 نظر دهید »

روز مباهله

19 آبان 1391 توسط صرامی

مباهله، گواه روشن حقانيت اهل‌بيت

«همانا مثل خلقت عيسي از جانب خداوند همانند خلقت آدم ابوالبشر است كه خدا او را از خاك بساخت، سپس بدان خاك گفت بشري به حد كمال باش. هماندم چنان گشت. سخن حق همانست كه از جانب خداوند به تو رسيد مبادا كه هيچ‌گاه در آن شك و ريب‌ كني. پس هر كس با تو در مقام مجادله برآيد بعد از آگاهي تو به او بگو بياييد ما و شما فرزندان و زنانمان را بخوانيم و در دعا و التجا به درگاه خدا اصرار كنيم تا دروغگو و كافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازيم. اين داستان به حقيقت سخن حق است و جز آن خداي يكتا خداي نيست و خداست كه بر همه كار توانا و به همه حقايق داناست. (سوره آل‌ عمران، 59-61)

پذيرش اديان و قبول انديشه الهي به عنوان آنچه كه آدمي را از سردر گمي‌هاي پيچ‌درپيچ زندگي مي‌رهاند و به سوي آگاهي رهايي بخش رهنمون مي‌كند هيچ‌گاه از سوي پيامبران و امامان و نايبان آن‌ها به اجبار نبوده است و انتخاب زندگي در روشني و سفيدي و يا در وجه مقابل آن تاريكي و ظلمت به انتخاب خود انسان وابسته است. اينگونه است كه مسئوليت تمامي اعمال آدمي و چگونگي حيات آينده را مستقيماً خود فرد مشخص كرده و دورنماي لحظات آينده براي هر كسي از چگونگي رفتارها و ايده آلهايش در زمان حال مشخص مي‌‌شود.

در پذيرش عقايد ديني آدميان هيچ‌گاه به تقليد و پذيرش بدون قيد و شرط تشويق نشده بلكه همواره خطاب رسولان الهي به مردم براي اينكه راه و رسم پيشين زندگي‌شان را تغيير دهند و پا در مسير بهتر و متعالي‌تري بگذارند رجوع به عقل و دلشان است، يعني دو ابزاري كه صداي بيدار و آگاهي درون صادق انسان به حساب آمده كه اگر ابراز وجودشان محدود به نيازهاي گذراي آدمي نگردد مي‌توانند حركت آدمي را در جهت درست تا رسيدن به مقصد هدايت كنند كه عبور از دقايق ناپايدار زندگي و رسيدن به نهايتي هر چند اندك براي انسان ارمغان آورنده آرامشي ماندگار است.

با نگاه و تعمق به تاريخ حيات انسان‌ها و نخستين انديشه‌ورزي‌هاي ابتدايي‌شان مي‌توان به روشني دريافت كه انسان از زماني كه چشم به روي جهان گوناگوني‌ها مي‌گشايد و سعي مي‌كند تا حضور خودش را به اثبات و نيازهاي زندگي‌اش را مرتفع كند هيچ‌گاه خودش را تنها و محصور نمي‌داند بلكه به شكلي ذاتي خويشتن را وابسته به نيرويي مافوق تصور همه چيز مي‌داند كه بي‌اختيار به او وابسته است و بودنش را در پرتو اشارات ناديدني او درك مي‌كند كه به سوي كمال در حركتي مداوم است و عقل و دل آدمي هم وجود اين ذات بي‌منتها را مدام به انسان يادآوري مي‌كنند.

با اين بيان شايد تصور شود كه عقل و دل آدمي هميشه با هم و در جهت عمق بخشيدن نگاهش به زندگي همسو هستند، اما در گستره انديشه ورزي و دين‌مداري انسان‌ها نزاع عقل و دل خود حكايت گفتني دارد و اينكه گاه حقايق به نفع عقل و گاه به سود دل مصادره مي‌شوند و در نهايت آنچه در پرده مخفي مي‌ماند تشخيص درستي از نادرستي است.

يكي از اموري كه رسولان الهي همواره مردم را به آن دعوت كرده‌اند بيداري عقل و دلشان از خواب غفلت است كه بتوانند در بحبوحه شك و ترديدها حقيقت را تشخيص دهند و از پيمودن راه درست منحرف نگردند. اين امر به ويژه در زمان حيات و حضور رسولان الهي در ميان مردم اهميت بيشتري مي‌يافت چرا كه جامعه اسلامي در مراحل اوليه شكل‌گيري قرار داشت و دشمني‌ها هم براي ضربه‌زدن به اركان و مباني آن بيشتر احساس مي‌‌شد.

واقعه مباهله هم در زماني به وقوع پيوست كه نبي‌اكرم در مدينه به تبليغ دين اسلام و عرضه آيات الهي مي‌پرداختند تا اصول و مباني ديني را با تلاش‌هاي مستمرشان بنا نهند كه كامل‌تر از اديان پيشين مي‌خواست سعادت دنيوي و اخروي انسان‌ها را تضمين كند به شرط آنكه مردم با بهره‌گيري از قوه تشخيص عقل و دلشان حقيقت و درستي را تشخيص داده و دستورهاي الهي آن را اجرا كنند و نزاع ديرين عقل و دل باعث قرباني شدن حقيقت به پاي اهداف ناپايدار زندگي دنيا نگردد كه اين امر به درايت و ايمان قاطع و صيقل خورده رسول خدا به مانند بسياري امور ديگر كه دشمنان اساس دين خدا را مورد شك و ترديد قرار مي‌دادند متحقق گشت و حقانيت دين الهي و رسول خدا و خاندان پاكش بيش از پيش بر مردم آشكار گشت.
معناي مباهله

مباهله به معناي رهاكردن و قيد و بند چيزي را برداشتن است، همان طور كه ابتهال در دعا يعني تضرع و زاري به درگاه باريتعالي و واگذاري امور به او تا خود هر طور كه صلاح مي‌داند به كارها سر و سامان دهد. مفهوم متداول مباهله به معناي نفرين كردن دو نفر به يكديگر است و اينكه وقتي در بيان حقيقت مسأله‌اي از دين، عقل و استدلال و آيات روشن الهي كارگر نمي‌افتد دو گروهي كه هر كدام نظر خود را دارند در محلي جمع مي‌شوند و به درگاه خداوند دعا و تضرع مي‌كنند تا خود حقيقت را آشكار و دروغگويان را رسوا سازد و مجازات كند.
اصل ماجرا

در واقعه مباهله هم كه قبلاً در ميان عرب سابقه نداشت و با به وقوع پيوستن آن ايمان و صدق دعوت پيامبر(ص) بر همگان آشكار گشت و پيامبر(ص) به وسيله آن خاصان و نزديكان خود را كه نگاهدارنده دين الهي بودند به مردم شناساند، هيئتي از مسيحيان نجران به اتفاق چند نفر از روسا و بزرگان خود به نمايندگي براي گفتگو به نزد رسول الله آمدند تا درباره دعوت پيامبر(ص) آگاهي يافته و سؤالات خود كه اساسي‌ترين‌شان درباره جايگاه حضرت عيسي بود را با ايشان در ميان گذاشته و پاسخي لازم و قانع‌كننده را دريافت كنند، اما وقتي پيامبر(ص) با منطق و استدلال و بيان آيات الهي چگونگي دعوت و رسالت خويش را بر آن‌ها عرضه و ديدگاه صحيح و به حق را درباره ابعاد وجودي حضرت عيسي بر ايشان بيان كرد، مسيحيان نپذيرفته و بدون هيچ دليل قانع كننده‌اي بر حرف خويش پافشاري كرده و راه لجبازي را در پيش گرفتند.

رسول خدا از آن‌ها خواست تا به مانند خود ايشان فرزندان و زنان و نفوس‌شان را در محلي گرد هم آورند و در آنجا در مقابل همگان از خداوند بخواهند تا حقيقت را روشن نموده و دروغگويان را به عذاب برساند. در روز موعود پيامبر(ص) تنها با اهل‌بيت خود علي (عليه‌السلام) و فاطمه (س) و حسنين بدون اينكه جمعيت را همراه خود كنند در محل مقرر حضور پيدا كردند. مسيحيان كه از پيش قرار گذاشته بودند كه اگر پيامبر(ص) با جمعيتي بزرگ و سر و صدا پا به عرصه مباهله نهادند به هيچ عنوان عقب‌نشيني نكرده و مبارزه كنند وقتي آرامش و قاطعيت رسول خدا كه تنها به همراه اهل‌بيتش به سراغ آن‌ها آمده بود مشاهده كردند مباهله نكردند و راه مصالحه در پيش گرفته و به شرايط ذمه تن در دادند. اين‌گونه شد كه پيامبر(ص) به مانند بسيار صحنه‌هاي ديگر مواجه‌شان با شكاكان پيروز شدند و ثمره آن را براي هميشه براي اسلام و پيروان آن باقي گذاشتند.
مسيحيان نجران از رسول ‌الله چه پرسيدند؟ و پاسخ پيامبر(ص)

مسيحيان نجران با دو پرسش اساسي به نزد پيامبر(ص) آمدند و آن اينكه رسول خدا آن‌ها را به چه چيز دعوت مي‌كند؟ و اصرار بر اينكه عيسي (عليه‌السلام) چون از پدري زاده نشده داراي مقام الوهيت و ويژگي‌ فوق بشري و به تعبير آن‌ها فرزند خداست. رسول ‌الله در پاسخ مسيحيان آن‌ها را به پرستش خداي يگانه دعوت كرد و اينكه ايشان رسالت دارند مردم را از پرستش بت‌ها بر حذر داشته و به سوي پروردگار عالميان فراخوانند و اينكه عيسي (عليه‌السلام) هم بنده‌اي از بندگان خداست و حالات بشري داشته و نبايد صفت الوهيت و فرزند خدا بودن را براي ايشان قائل شد.

همان گونه كه خداوند در آيه 59 سوره آل عمران صراحتاً به اين امر اشاره كرده و هيچ‌گونه شك و ترديد را در آن جايز ندانسته و به عنوان مثال در همين آيه به آدم ابوالبشر اشاره شده كه تنها به اراده پروردگار و بدون هيچ پدر و مادري از خاك حيات يافت و اگر اين امر دليل بر الوهيت و مقامي مافوق بشري بود به حتم آدم ابوالبشر بر عيسي (عليه‌السلام) اولي‌تر بود كه هيچ‌گاه اين‌گونه نشد و به او مقام الوهيت تعلق نگرفت.
تأثيرات خارجي مباهله

وقتي پيامبر(ص) خدا با توكل به ايمان ناب و استوارشان تنها با چهار نفر از خاصان ونزديكانشان در مقابل ديدگان همه مباهله را پذيرفتند بيش از پيش حقانيت دين اسلام در دعوت به پرستش خداي يكتا و دوري از شك و ترديد بر همگان به ويژه اعراب و مسيحيان آشكار گشت و همچنين رسول‌الله اهل‌بيت خودش را كه آن‌ها نيز مانند خودشان امانتدار اسرار الهي بودند به طور رسمي به مردم معرفي كردند تا سرآمدان خاندان نبوي و امامت به حق فرزندانشان را به مسلمانان بشارت دهند. آنچه كه تا امروز همچنان به عنوان مستمسك همه دل‌شكستگان و حقيقت‌جويان براي پذيرفته‌شدن در درگاه بنده نواز الهي پاس داشته مي‌شود.

aviny.com

 نظر دهید »

مباهله

19 آبان 1391 توسط صرامی

مباهله؛ جلوه ای از حضور حضرت زهرا (س) در عرصه سیاست

” نجران” بخش با صفایی با هفتاد دهكده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام، این نقطه تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود.

پیامبراسلام(ص) در سال های اول رسالت خود، با سران كشورهای جهان مكاتبه كرد و بدین وسیله آنها را به دین مبین اسلام دعوت نمود. در این بین نامه ای نیز به اسقف نجران نوشت و طی آن مسیحیان نجران را به آئین اسلام دعوت نمود.

« به نام خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب. این نامه ای است از محمد پیامبرخدا به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش می كنم و شما را از پرستش بندگان، به پرستش خدا دعوت می نمایم. شما را دعوت می كنم كه از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند وارد آیید، اگر دعوت مرا نپذیرفتید(لااقل) باید به حكومت اسلامی مالیات(جزیه) بپردازید و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود.»

نمایندگان پیامبراكرم، نامه ایشان را به اسقف مسیحیان نجران رساندند. وی پس از خواندن نامه، شورایی مركب از شخصیت های مذهبی و غیرمذهبی تشكیل داد كه وارد مدینه شوند و از نزدیك با پیامبر صلی الله علیه و آله دیدار كنند و دلایل نبوت ایشان را مورد بررسی قرار دهند.


دیدار نمایندگان نجران با پیامبراكرم(ص)

نمایندگان نجران پس از دیدار با پیامبر با ایشان به مباحثه و تبادل نظرات و افكار پرداختند و در مورد حضرت مسیح و حضرت مریم و خدا به گفتگو نشستند، كه در نهایت آنان به پیامبر(ص) گفتند: گفتگوهای شما ما را قانع نمی كند. در این هنگام حضرت جبرئیل نازل گردید، و آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور كرد تا با كسانی كه با او مجادله می كنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد.

فرمان الهی از این قرار بود:” فمن حاجك فیه من بعد ما جاء ك من العلم فقل تعالوا ندع ابناء نا و ابناء كم و نساء نا و نساء كم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الكاذبین."( آل عمران/61)

هرگاه بعد از علم و دانشی كه(درباره مسیح) به تو رسیده،(باز) كسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو:« بیایید ما فرزندان خود را دعوت كنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله كنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»

نمایندگان نجران از پیامبر وقت خواستند و قرار شد فردای آن روز به مباهله بروند.


رسول اكرم با چه كسانی به مباهله می رود؟

وقت مباهله فرا رسید. قبلاً پیامبر و نمایندگان نجران، توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد.

اسقف مسیحی به نمایندگان نجران گفته بود در مراسم مباهله نگاه كنید، اگر محمد با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش آمد با او مباهله كنید، زیرا چیزی در بساط ندارد. پیامبراكرم(ص) به همراه حضرت علی، امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه علیهم السلام به سمت صحرا رفت.

از آن سو نمایندگان نجران در حالی كه اسقف آنها پیشاپیش حركت می كرد به محل رسیدند. وقتی پیامبر را دید، از همراهان ایشان پرسید، كه به او گفتند: این پسرعمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی علیه السلام هستند و آن بانوی جوان، دخترش فاطمه علیها السلام است كه عزیزترین مردم نزد او، و نزدیك ترین افراد به قلب او است. به اسقف گفته شد كه برای مباهله قدم پیش گذار.

اسقف گفت: نه، من مردی را می بینم كه نسبت به مباهله با كمال جرأت اقدام می كند و می ترسم راستگو باشد.

 من چهره هایی را می بینم كه هرگاه دست به دعا بلند كنند و از درگاه الهی بخواهند كه بزرگترین كوهها را از جای بركند، فوراً اینطور خواهد شد. بنابراین، هرگز صحیح نیست ما با این افراد مباهله نماییم. زیرا بعید نیست كه همه ما نابود شویم، و ممكن است دامنه عذاب گسترش پیدا كند، و همه مسیحیان جهان را بگیرد و در روی زمین حتی یك مسیحی باقی نماند.

نمایندگان نجران وقتی كه دیدند پیامبراكرم(ص) نزدیكان و عزیزان خود را برای مباهله به همراه آورده است، دریافتند كه رسول الله(ص) به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد، والا یك فرد مردد، عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمی دهد.


انصراف از مباهله

هیات نمایندگی نجران با دیدن وضع یاد شده، وارد شور شده و به اتفاق آراء تصویب كردند كه هرگز وارد مباهله نشوند، آنان حاضر شدند كه هر سال مبلغی به عنوان “جزیه” ( مالیات سالانه) بپردازند و در برابر آن، حكومت اسلامی از جان و مال آنان دفاع كند. پیامبراكرم(ص) نیز رضایت خود را اعلام نمود و قضیه مباهله به اتمام رسید.

سپس پیامبراكرم(ص) فرمود: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از در ملاعنه و مباهله وارد می شدند، صورت انسانی خود را از دست داده، و در آتشی كه در بیابان برافروخته می شد، می سوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران نیز كشیده می شد.


عظمت حضرت زهرا علیهاالسلام

درعربستان پیش از اسلام، زن هیچ جایگاهی نداشت. زن به عنوان كنیزی كه در خدمت مرد قرار می گرفت تا كارهای خانه اش را انجام دهد، ایفای وظیفه می نمود.

او در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره حق دخالت و اظهارنظر نداشت. در چنین شرایطی بود كه اسلام ظهور نمود، دیگر به جنس انسان اهمیتی نمی داد بلكه انسانیت وی حائز اهمیت بود. زنان صاحب حق و حقوقی شدند و دیگر كمتر مورد ظلم قرار می گرفتند. در چنین شرایطی كه دختران زنده به گور می شدند و برای زنان در جامعه هیچ شخصیتی قائل نبودند. حضرت زهرا علیهاالسلام پا به عرصه هستی نهاد و همگان از كارهای پیامبر(ص) نسبت به ایشان تعجب می نمودند. پیامبراكرم با آن مقام مادی و معنوی، خم شده و دستان دختر خود را می بوسید و به او احترام ویژه می گذاشت. البته خیلی ها به اشتباه تصور می كنند كه ارزش حضرت به خاطر این بوده است كه ایشان دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت بوده اند. حال آنكه باید در نظر داشت كه ایشان شایستگی و ارزش آن را داشته كه در این مسندها جای گرفته است.

با بررسی تاریخ روز مباهله پی می بریم كه خود حضرت زهرا(س) آن قابلیت را داشته و از مقام والای معنوی برخوردار بودند كه به همراه پیامبر(ص) به مباهله می روند. چرا كه در درگاه الهی قرب داشته و دعا یا نفرین ایشان به استجابت می رسید.

مباهله با مسیحیان نجران كار ساده ای نبود كه با هر زن و مرد عادی بتوان آن را به اجرا درآورد بلكه افراد شركت كننده در مباهله باید به درجه ای از حق و یقین رسیده باشند كه خدای متعادل درخواست آنان را پاسخ گوید.

این كه حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام در مراسم مباهله شركت داشته، حاكی از عظمت شخصیت ایشان می باشد.


سند آیه مباهله

غالب مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنن تصریح كرده اند كه آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است و پیامبر تنها كسانی را كه همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و علی علیهم السلام بودند.

برخی از مفسران اهل تسنن كه در اقلیت هستند، كوشیده اند كه ورود احادیث واقعه ی روز مباهله را در این زمینه كه در عظمت اهل بیت علیهم السلام بوده است، انكار نمایند. ولی با مراجعه به مسانید و منابع اهل تسنن دیده می شود كه بسیاری از آنان احادیثی ذكر نموده اند بنابر این نظر كه قضیه تاریخی مباهله مربوط به پیامبراكرم، حضرت علی، حسنین و حضرت زهرا علیهم السلام می باشد.

برای اثبات این حرف، برخی از روایات آنان را در این باب با ذكر مدارك ذكر می نماییم.

” قاضی نورالله شوشتری” در جلد سوم از كتاب نفیس” احقاق الحق” طبع جدید صحفه 46 چنین می گوید: ” مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند كه ” ابناء نا” در آیه فوق اشاره به حسن و حسین علیهماالسلام و ” نساء نا” اشاره به فاطمه علیهاالسلام و” انفسنا” اشاره به علی علیه السلام است.

سپس- در پاورقی كتاب مزبور- در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذكر شده اند كه تصریح نموده اند آیه مباهله درباره اهل بیت علیهم السلام نازل شده است و نام آنها و مشخصات كتب آنها را از صفحه 46 تا 76 مشروحاً آورده است.

از جمله شخصیتهای سرشناسی كه این مطلب از آنها نقل شده افراد زیر هستند:

1. ” مسلم بن حجاج نیشابوری” صاحب ” صحیح” معروف كه از كتب شش گانه مورد اعتماد اهل سنت است. در جلد 7 صفحه 120.

2. ” احمد بن حنبل” در كتاب ” مسند” جلد1، صفحه 185.

3. ” طبری” در تفسیر معروفش در ذیل همین آیه، جلد سوم، صفحه 192.

4. ” حاكم” در كتاب ” مستدرك” جلد سوم، صفحه 150.

5. ” حافظ ابونعیم اصفهانی” در كتاب ” دلائل النبوة” صفحه 297.

6. ” واحدی نیشابوری” در كتاب” اسباب النزول"، صفحه 74.

7. ” فخر رازی” در تفسیر معروفش، جلد8، صفحه85.

8. ” ابن اثیر” در كتاب ” جامع الاصول"، جلد 9، صفحه 470.

9. ” ابن جوزی” در ” تذكرة الخواص” صفحه 17.

10. ” طنطاوی” مفسر معروف در تفسیر” الجواهر” جلد دوم، صفحه 120.

11. ” زمخشری” در تفسیر” كشاف” جلد1، صفحه 193.

 


منابع:

1- فروغ ابدیت، جعفر سبحانی.

2- تفسیر نمونه، ذیل آیه مباركه.

aviny.com

 نظر دهید »

فتوای عجیب

15 آبان 1391 توسط صرامی

فتوای عجیب مفتی اعظم عربستان درباره سردادن شعار علیه آمریکا

شیخ عبدالعزیز بن عبدالله مفتی اعظم عربستان که به موضع گیری ها و صدور احکام بحث برانگیز در میان مفتی های وهابیون و دیگر کارشناسان مسایل اسلامی معروف است در تازه ترین اظهار نظر خود شعار علیه آمریکا را خلاف شرع مقدس دانسته است.

شبکه خبری العالم در خبری از فتوای جدید مفتی اعظم عربستان مبنی بر حرام دانستن اعتراض و شعار علیه آمریکا خبر داد. شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ در واکنش به مطالب ضد آمریکایی مطرح شده در شبکه‌های اجتماعی گفت، عربستانی ها و دیگر مسلمانان نباید علیه آمریکا دعا کنند چون در جامعه این کشور مسلمانان نیز هستند.

ادعای مفتی کل عربستان در حمایت از مسلمانان آمریکا درحالی است که وی تا کنون فتواهای بسیاری را ضد مسلمانان منطقه جهت تکفیر آنها صادر کرده است.

یکی از این موضع گیری های متناقض، در اظهاراتی علیه حزب‌الله، مدعی شد گروه‌هایی که در لبنان، نمادهای اسلامی را برافراشته‌اند، دشمنان اسلام هستند.

مفتی کل عربستان همچنین با حمله به شیعیان، ادعا کرده برپایی عزاداری برای سالار شهیدان مغایر با شرع خدا و اسلام است! وی اعتراضات اخیر مسلمانان به فیلم موهن بی گناهی مسلمانان را نامعقول توصیف و عنوان کرد که ساخت این فیلم ضرری به ما نخواهد رساند.

شیخ عبدالعزیز در یکی دیگر از فتواهای عجیب خود، تظاهرت گسترده مردمی در کشورهای عربی و اسلامی برای اعلام همبستگی با مردم مظلوم و تحت محاصره فلسطین در نوار غزه را اقداماتی جنجال برانگیز و هرج و مرجی بی فایده خوانده است. وی همچنین بیداری اسلامی در خاورمیانه را به آشوب و فتنه تعبیر کرده و گناهان مردم را دلیل بروز مشکلات کشور دانسته است.

آنچه مسلم است در پی موج بیداری اسلامی مردم با هدف پاس داشت ارزش های اسلامی به مقابله با دیکتاتورها و مستبدان وابسته بر غرب پرداختند. حکام ظالمی که ایالات متحده را به عنوان اصلی ترین حامی و متحد اصلی خود در برابر فریاد ملت هایشان می دیدند.

این اتحاد عقیم سبب شد تا پس از سرنگونی دیکتاتورها در اغلب این کشورها جریان های اسلام خواه و احزاب اسلامی مخالف آمریکا و منافع غرب قدرت را در دست بگیرند. شاید بهترین شاهد مثال نیز اذعان کارشناسان مسایل استراتژیک آمریکا است که معتقدند صرف نظر از اینکه چه کسی در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا پیروز می شود، دولت بعدی آمریکا با طوفانی شدید از سوی جهان عرب مواجه خواهد بود.

نمود نظرات مردم عربستان در شبکه های اجتماعی که در حال حاضر تنها راه ارتباط آزاد این مردم با دنیای خارج و اظهار نظرهای بدون سانسور آنهاست شاهدی دیگر بر این مدعا خواهد بود.

اینکه برآیند نقطه نظرات کارشناسان و مردم خاورمیانه به این نکته مهم اذعان دارد که اعراب آمریکایی‌ها را استعمارگران نوین می دانند که در حال نفوذ و سلطه بر کل دنیا هستند و اهمیتی به مقدسات عربی و اسلامی نمی دهند. یا اعتراض شدید به حمایت بی چون و چرای آمریکا از اسراییل و سکوت در مقابل فجایع آن در لبنان و غزه و همینطور اعتقاد به این نکته مهم که آمریکا با استفاده از هواپیماهای بدون خلبان مسلمانان را برنامه ریزی شده می کشد و برای منافع خود در دنیای عرب دخالت می کند همگی نشان از عمق تنفر مردمی از سیاست های آمریکا دارد.

مشخصا ملت ها در عصر حاضر به واسطه برخورداری از ابزار ارتباط جمعی و سرعت بالای انتقال اطلاعات از توانایی مطلوبی برای درک شرایط پیرامونی خود برخوردار هستند. اما نکته قابل تامل اینجاست که شخصیتی مانند شیخ عبدالعزیز که سمت مفتیت اعظم وهابیون عربستان را عهده دار است چگونه اینطور اظهار نظر می کند؟

برهمگان واضح است که مسلمانان به واسطه تعالیم متعالی اسلام همواره در پی صلح و اندیشه همزیستی مسالمت آمیز بوده اند و نسبت به دیگر اقلیت های دینی با خضوع و محبت برخورد داشته اند. نکته روشن تر اینکه مخاطب شعار های مسلمانان نه مردم آمریکا و غرب که سیاست ها و استراتژی های سلطه گران است. با این حساب باید دید که منظور و هدف این مفتی سعودی از بیان چنین حکمی چیست؟ آیا درک امری بدیهی که مسلمانان اعتراض خود را به سیاست های آمریکا عنوان داشته اند از سوی این شخصیت به اصطلاح دینی تا این حد ثقیل است که وی اعتراض به سیاست های آمریکا را در راستای اعتراض به مسلمانان آمریکا می داند یا اینکه باید از سوی دیگر ابعاد این حکم را تحت بررسی قرار داد که شاید منافع شخصی بر نظرات این شخصیت سیاسی مذهبی تاثیر گذاشته و وی با علم به مقصود اصلی مردم در پی جلو گیری از اظهارات ضد آمریکایی و رشد ارزش های آزادی طلبانه و ضد استبدادی در میان ملت های اسلامی است؟

شفقنا

 نظر دهید »

شهری بدون مسجد

15 آبان 1391 توسط صرامی

شهری در ایران که مسجد ندارد

هلیلان یکی از بخش‌های شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام است. بخش هلیلان حدودا هفده هزار نفر جمعیت دارد مرکز این بخش شهر تازه تاسیس توحید است.

نکته‌ حائز اهمیت این است که در این شهر هیچ مسجدی وجود ندارد؛ یعنی هرگز بانگ ملکوتی اذان در فضای شهر شنیده نمی شود و صفی برای نماز جماعت تشکیل نمی شود. چنین مساله ای در کشور اسلامی ما غیر قابل باور و بسیار تکان دهنده است. این در حالی است که در شریعت مقدسمان پروردگار متعال مسجد را خانه خود می داند و اهمیت نماز جماعت و آثار پربار ان در احادیث فراوانی مورد اشاره قار داده شده است.علاوه بر آن، توسعه مساجد در کشور همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است. لذا شایسته است مسئولین امر چاره ای در این خصوص بیاندیشند و یا افراد خیر در این خصوص پیش قدم شوند.

تابناک

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

صبح امید

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دلنوشته
  • دلنوشته
  • مناسبتها
  • احادیث و روایات
  • علمی و پژوهشی
  • اهل بیت(علیهماالسلام)
  • خبر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس