صبح امید

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

رادیو قرآن

14 آبان 1391 توسط صرامی

ساختارشکنی  از رادیو قرآن

به گزارش فرهنگ نیوز برنامه های فرهنگی از ظرافت خاصی برخوردار است که قطعاً نیازمند نظارت دقیق و مستمر کارشناسان و مسئولان فرهنگی و قرآنی می باشد. لذا  اشکالات منعکس می شود تا در صورت صلاحدید مسئولین مربوطه برطرف شود.
متاسفانه در جامعه ای که اساتید مختلفی در حوزه ی قرآنی وجود دارند، صدا و سیمای جمهوری اسلامی در شبکه ای رادیویی که مزیّن به نام قرآن است، برخی قوانین عرفی و شرعی را اهمیت نمی دهد.
بر کسی پوشیده نیست که اساتید قرآنی مختلفی در حوزه های حفظ، قرائت و … وجود دارند که قطعا اگر تعداد اساتید آقایان از خانمها بیشتر نباشد کمتر نیست. اما ظاهرا این موضوع در رادیو قرآن تعریف نشده است.
در یکی از برنامه های این رادیو، با دعوت از یک استاد خانم، اشکالات قرآنی مخاطبین از طریق تلفن اعم از آقایان و خانمها گرفته می شود. این در حالی است که صدای پخش شده می تواند برای مخاطبین، وسوسه انگیز باشد.
علاوه بر این خانمها به صورت تلفنی از طریق رسانه ملی به راحتی با صوت تلاوت می کنند که از دید بعضی مراجع اشکال شرعی دارد.
حال سوال اینجاست که آیا صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نباید رسالت فرهنگی خود را مورد توجه بیشتری قرار دهد؟ آیا نمی توان برای رفع اشکال قرآنی از اساتید مرد استفاده کرد؟
فرهنگ نیوز به عنوان رسالت و وظیفه شرعی خود، این موضوع را به همراه قطعه ای ضبط شده از آن شبکه منعکس کرده و امیدوار است متولیان فرهنگی کشور در این زمینه دقت بیشتری نمایند.

منبع:فرهنگ نیوز

 نظر دهید »

تسخیر لانه جاسوسی

14 آبان 1391 توسط صرامی

سه نکته درباره تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

 

1. همه کسانی که در سال 1357 در شهرهای ایران حضور داشتند و حضور آنها نیز به مثابه تماشاگر نبود، بلکه بازیگر میدان بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب قرن بیستم بودند، بخوبی می‌دانستند که دشمن اصلی آنها شاه و رژیم پهلوی نیست، درست که شاه دشمن اولیه محسوب می‌شد، اما همه آگاه بودند که شاه نوکر اجنبی به ویژه امریکاست و مبارزه با شاه مبارزه با امریکاست. شعار «بعد از شاه نوبت امریکاست»، آن روزها یکی از شعارهای اصلی مردم ایران بود. در حقیقت انقلاب اسلامی در برابر همه حاکمیت غرب ایستاده بود و امریکا را به میدان نبرد کشانده بود و پیروزی انقلاب اسلامی به معنای پیروزی نخستین انقلاب کاملاً مستقل و در عین حال با اندیشه دینی در جهان بود و اینجاست که دو ضلع اصلی جهان آن روز ـ امریکا و شوروی ـ آن را برنمی‌تافتند، به ویژه امریکا که مهم‌ترین پایگاه خود را از دست می‌داد.

2. روزها و شب‌های انقلاب اسلامی خاطرات زیادی را برای من تداعی می‌کند، و تسخیر لانه جاسوسی یکی از بهترین آن‌هاست. من یادم هست از بدو پیروزی انقلاب اسلامی بحث مقابله عملی با امریکا بحث روز مجامع دانشجویی بود تا اینکه برخی از دانشجویان دانشگاه‌های تهران که بیشتر آنها نیز دانشجویان فنی بودند، تصمیم گرفتند، سفارت امریکا را اشغال کنند. در آن مجمع دانشجویان از گروه‌های مختلف حضور داشتند، دانشجویان متدین و خط امام و در کنار آنها دانشجویانی وابسته به منافقان. روز سیزدهم آبان 1358 این تصمیم عملی شد، اما ما در عین حال که با اصل اشغال موافق بودیم، از جهتی نگران بودیم که نکند که این حرکت را منافقان رهبری کنند. بنابراین در روز اشغال سفارت امریکا مردد بودیم که چه باید بکنیم. اما خیلی زود نگرانی ما برطرف شد، زیرا دیدیم که امام از این حرکت حمایت کردند. خیابان طالقانی و مقابل لانه جاسوسی در روزها و شبها مکانی دیدنی بود که تنها کسانی که آن روزها و شبها را از نزدیک درک کرده‌اند، حلاوت و شیرینی آن را درک می‌کنند. من برای اینکه حلاوت آن روزهای مردم ایران به ویژه کسانی که در مقابل لانه جاسوسی امریکا جمع می‌شدند، بیان کند، احساس خودم از آن روزها را بیان می‌کنم.

امریکایی‌ها باور نمی‌کردند که سفارتشان که لانه فساد و جاسوسی بود به اشغال دربیاید و حالا که اشغال شده است، چنین مورد حمایت امام و امت قرار گیرد. اما سیزدهم آبان سال 1358 و روزهای بعد از آن؛ نبض انقلاب در خیابان طالقانی و در مقابل لانه جاسوسی امریکا می‌تپید. مردم ما تصور می‌کردند که لانه فسادی را که مرکز همه توطئه‌های سال‌های طولانی است، فتح کرده‌اند و حاضر نبود که این سنگر را رها کنند. امریکایی‌ها و دنباله‌روهای آنها چنین وانمود می‌کردند و تبلیغ می‌نمودند که سفارت آنها در تهران به اشغال عده‌ای کج‌فهم و بی‌اعتنا به موازین بین‌المللی اشغال شده و دپیلمات‌ها که از مصونیت سیاسی برخوردار هستند، دستگیر شده‌اند.

ما ما می‌دانستیم که هیاهوهای آنها خلاف واقع است، ما امریکا را مقصر اصلی همه بدبختی‌هایی می‌دانستیم که از 28 مرداد 1332 بر سر این ملت آمده است. امریکا عامل کودتای ننگین 28 مرداد بود که در پی آن 25 سال از رژیم وابسته و غیرانسانی و ضداسلامی شاه خائن همه پشتیبانی‌ها لازم را کرده بود و درست زمانی که ملت ایران عزم خود را برای بیرون راندن شاه از مملکت و اداره کشور به دست خودش بر پایه اسلام برداشته بود، رئیس جمهور دمکرات امریکا با تمام توان به حمایت از شاه پرداخته بود، آن هم با سرمستی و غرور استکباری که هیچ‌گاه تلخی آن از ذائقه ما پاک نمی‌شود. مردم ما در گوشه و کنار مملکت پرپر می‌شدند و امریکایی‌ها تمام قد از جنایتکاران حمایت می‌کردند.تازه این اول ماجرا بود.

حق این بود که انقلاب که پیروز شد، مردم بریزند و سفارت امریکا را ببندند و همه امریکایی‌های مقیم ایران را از کشور بیرون کنند، اما مردم ایران نجابت بخرج دادند و گذاشتند که آنها در کشور بمانند و به کار خود ادامه دهند. حداقل توقع ما این بود که آنها در برابر نجابت مردم ما، لااقل مدتی سکوت کنند، اما از فردای پیروزی انقلاب توطئه‌ا شروع شد، توقع از ملت هوشیار و بیدار ایران چه بود؟ بنشیند و توطئه‌‌های رنگارنگ را نگاه کند که همه هستی آنها را نشانه رفته بود؟ این شد که دانشجویان این مردم در روز سیزدهم آبان لانه جاسوسی و فساد امریکا را اشغال کردند و امام و امت نیز از این حرکت جانانه دفاع نمودند.

3. امام تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامیدند. درک این مطلب برای ما سخت نبود، ما این اقدام را بهترین کاری می‌دانستیم که پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجام شده بود. تسخیر لانه جاسوسی اقدامی احساسی نبود، بلکه عملی کاملاً عقلانی با محاسبه دقیق بود. زیرا ما تجربه انقلابهای مختلف را پشت سر خود داشتیم که با هزار خون دل و تلاش بسیار و خسارتهای سنگین مالی و جانی پیروز شده بودند و رژیم‌های وابسته را سرنگون کرده بودند و بنا داشتند که مستقل و بنابر فرهنگ خود زندگی کنند. اما دریغ که از درون ضربه خوردند و به تدریج به انحراف رفته‌اند و در نهایت تسلیم قدرتهای خارجی ‌شدند و مجدداً وابسته گردیدند. کاری که سفارت امریکا در ایران انجام می‌داد، در حقیقت همین بود که شرایط را به دوره گذشته باز گرداند و تسخیر لانه جاسوسی قطع کردن، رشته حیات امریکا در ایران بود که می‌توانست فاجعه‌‌ای بزرگ بر سر انقلاب اسلامی مردم ایران بوجود بیاورد. این است که ما آن روزها همان احساسی را داشتیم که در روزهای 22 بهمن 1357 داشتیم، بلکه حس می‌کردیم که ریشه فساد را در کشور خود خشکاندیم و اکنون که سی و یک سال از آن روز می‌گذرد، هنوز شیرینی این پیروزی بزرگ را در ذائقه خود حس می‌کنیم. آری خداوند متعال با این مردم بود که برای خدا بپا خاسته بودند.

منبع : سایت تبیان

 نظر دهید »

پاسخ به ندانسته ها

12 آبان 1391 توسط صرامی

در پاسخ به ندانسته هایمان چه بگوییم؟

امیر المومنین، علی (ع) فرمود:«وقتی از شما راجع به چیزی سوال کردند که درباره آن آگاهی ندارید، راه فرار و گریز را در پیش گیرید. عرض کردند: چگونه فراری؟ فرمود: بگویید خدا بهتر می داند.»

در کتاب سیره نبوی، صفحه 115-116 آمده است:«ابن جوزی یکی از خطبای معروف زمان خودش بود. رفته بود بالای منبری که سه پله داشت، برای مردم صحبت می کرد. یک زنی از پایین منبر بلند شد و مساله ای از او پرسید. او گفت: نمی دانم. زن گفت: تو که نمی دانی پس چرا سه پله از دیگران بالا نشسته ای؟ گفت: این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید، به اندازه معلوماتم رفته ام بالا، اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بروم بالا، لازم بود که یک منبری درست کنم که تا فلک الافلاک بالا می رفت.»
در همین کتاب درباره شیخ انصاری آمده است که:«مرحوم شیخ انصاری، مردی بود که در علم و تقوا نابغه روزگار بود که هنوز هم علماء و فقهاء افتخار می کنند به فهم دقائق کلامش، وقتی که می آمدند، چیزی از ایشان سوال می کردند، اگر نمی دانستند، تعمد داشتند که بگویند: ندانم، ندانم، ندانم.
این طور می گفتند که شاگردان یاد بگیرند که اگر چیزی را نمی دانند ننگشان نیاید از این که بگویند: نمی دانم.»

خود برتربینی، یکی از صفات رذیله ای است که اغلب ما آدم ها، به آن دچار هستیم. این نگاه به خود، باعث می شود تا عیب هایمان را ندیده و با توجیه های مختلف بر ایرادمان سرپوشی بیابیم. اگر خود را آن گونه که هستیم، ببینیم و جهل مان را بپذیریم، آنگاه رشد خواهیم کرد. در غیر این صورت در جهل خویش باقی می مانیم.

متاسفانه برخی از کسانی که قدرت و وجه علمی بالایی دارند، گمان به علامه بودن خود می برند و هیچ انتقادی را نمی پذیرند اما در میان اغلب علما و بزرگان دین این سیره مطرود بوده است.

khabaronline.ir

 1 نظر

دلنوشته(2)

12 آبان 1391 توسط صرامی


من کنت مولا فهذا علی مولا

کدام وحی نازل شده که پیامبر صلی ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله ، هیجان را با نفس‏هایش در هوا می ‏پراکند؟
شقیقه‏ های رسول اللّه‏ صلی‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله کدام شگفتی را عرق کرده است که حتی صحرا، سراپا گوش ایستاده تا نازل شود شکوفه‏ های کلام از دهان مبارک پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله . تا بهار را بشنود.
قافله از رفتن باز می‏ ماند، دست بلند پیامبر صلی الله‏ علیه ‏و ‏آله را که فرمان ماندن می ‏دهد.زین ‏ها بر هم سوار می ‏شوند تا آفتاب.
برکه، هیجان را زانو زده است. پیامبر، هیجان را بالا می‏رود تا نفس در سینه ‏ها حبس شود؛ نکند قبله عوض شده باشد!… نکند معجزه ‏ای در راه!… نکند!…دستی تکان می‏دهد تا سکوت پر بگیرد و پروانه ‏های کلام را بر لب‏ها بنشاند و خاطرهای پریشان را آرام کند.
لب وامی‏ کند پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله و حروف نام (علی علیه‏ السلام )، همچون پروانه‏ هایی زیبا، فضا را پر می‏ کنند. تا برکه موج بزند سراسر لبخندهای دیرسالش را.
علی علیه ‏السلام در کنار پیامبر صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله ایستاده؛ عکسشان در برکه تصویر می ‏کند یکی بودن را.
سه بار دشت تکرار می ‏کند صدای رسای پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله را که سه بار در برکه همیشه شاهد مظلومیت، برکه همیشه گواه غدیر موج می‏زند «من کنت مولاه فهذا علی مولاه».
سنگ‏ریزه ‏های بیابان، سه بار تکرار می‏کنند. باد، سه بار پژواک می‏کند در هر چه کوه است.
حجاز قسم می‏خورد سه بار، این کلمات ملکوتی را هیجان، کل می‏کشد این شادی بهنگام را، این شوق بی ‏پایان را، این خبر شادباش را.
برکه می ‏رقصد؛ همچون اشک‏هایی که از خوشحالی بر گونه‏ های اسلام می ‏رقصید.

آفتاب،هلهله می‏ کند برکه خوشبخت غدیر را که به تماشای تبریک این فرخنده روز نشسته است.

دست دادن مسلمانان با علی علیه ‏السلام جانشین پیامبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله و وصی خدا را.

نویسنده :عباس محمدی

 3 نظر

دلنوشته

12 آبان 1391 توسط صرامی

 

فصـــــل تــــــازه ولایــــت
چیست این بهار خجسته؟ چیست این لحظه شگفت زیبا، زیبای شگفت؟
انگار این شگفتی تنها در آسمان نیست؛ گویی کره زمین را هاله‏ ای از انوار سبز، احاطه کرده است! گویی تکامل واپسین زمین، در حال شکل ‏گیری است! این تنها معجزه نوروز نیست. این تنها شکوه آغازین بهار نیست. این نور، برای آسمانیان، آشناتر از زمینیان است. امروز، روز تمام زیبایی‏هاست؛ روز تبلور عشق در تمام آینه‏ هاست؛ روز زیبای «ولایـت» است؛ روز تکامل مادی و معنوی آفرینش. امروز، روز شکوفایی ولایت در قاموس خلقت است؛ یک روز «توحیدی» زیبا که ترجمان «عدل» الهی در قامت «امامت» است؛ ترجمان صداقتِ «معاد» در بلاغتِ «نبوت»، نتیجه تلاش هزاران پیام ‏آور الهی.
صدای دلنشین حضرت جبرئیل علیه ‏السلام است و جان مشتاق حضرت رسول صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله .
ندای وحی، جان و تن حضرت را می ‏آشوبد و تبسمی دل‏نشین، بر لب‏های مبارکش می‏نشیند.

احساسی سبک و شعف‏ناک، سراسر وجودش را فرا گرفته است.
«کیست مولا، آنکه آزادت کند!»
اینک زمان، آغاز دیگری را تجربه می‏کرد. فصلی تازه در حال شکفتن و تبلوری تازه در حال شکل گرفتن بود؛ آغاز فصل عشق، فصل ارادت، فصل زیبای ولایت؛ فصلی که می ‏طلبید دست‏های حضرت پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و آله را برای توسل؛ برای دعا: دعایی به زیبایی اجابت:
«اللهم وَالَ مَن وَالاهُ و عَادِ مَن عاداهُ، وانصُرْ مَن نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَن خَذَلَهُ»
… اندک اندک جمع‏ ها به هم پیوست. نجواها به زمزمه ‏های بلند بدل شد. آن‏گاه، چشم‏ ها فراتر از نگاه‏ها به چهره زیبا و متبسّم پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله دوخته شد. سکوت… سکوتی در نهایت زیبایی، آسمان و زمین را در بر گرفت. اینک، پیام ‏آور خوبی‏ ها بود و پیامی دیگر؛ پیامی که باعث شادمانی اهل دل و غمگینی نفاق ‏پیشگان بود. پیام پیام‏ آور مهربانی به همه رسید. اینک کائنات باید شاهد پیوند «امامت و نبوت» می‏شد؛ پیوندی که انوار آن، با گره خوردن دست‏ها در همدیگر، تمامی آسمان و زمین را در برگرفت و ذره ذره هستی، شروع به تسبیح ذات اقدس باری‏تعالی کردند.
اینک خداوند، آرمانی ‏ترین اندیشه را به پیامبر خویش ارزانی داشته بود؛ اندیشه ‏ای که در جهان خاکی، تحولی عظیم و در جهان افلاکی، ذوقی سلیم، برای عبادت حضرت پرورگار به وجود می ‏آورد. گویی هنگام عاشقانگی‏ ها بود؛ هنگام به وجد آمدن تمامی سلول‏ ها، با ذکر «یا علی».
فرمود: هر کسی را که من مولای اویم، علی مولای اوست؛ مولایی که شما را از بند خودپرستی ‏ها آزاد خواهد کرد؛ «کیست مولا؟ آنکه آزادت کند».
هر دو دست، نشان عظمت همدیگر بودند؛ عظمتی که خداوند، آن را در ادیان دیگر بشارت داده بود؛ بشارت امامت و حکومت صالحین بر زمین! بشارت فصلی که عدالت الهی را در نقطه نقطه زمین مستقر کند. بشارت ولایت مولا امیر المؤمنین، عدل مجسم خداوند در زمین.

نوشته شده توسط:سید علی اصغر موسوی

 

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

صبح امید

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دلنوشته
  • دلنوشته
  • مناسبتها
  • احادیث و روایات
  • علمی و پژوهشی
  • اهل بیت(علیهماالسلام)
  • خبر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس