صبح امید

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نور هل اتی

19 آبان 1391 توسط صرامی

 

گیرم که آفتاب جهان ذره پرور است

این بس مرا که سایه ی مهر تو برسر است

دولت به کام و محنت گردون حرام باد

تا ساغرت بگردش و تامی به ساغر است

ای دل چرا به غیر خدا تکیه می کنی؟

امید ما و لطف خدا از که کمتر است؟

بهر دو نان خجالت دونان چه می کشی؟

ای دل صبور باش که روزی مقدّر است

خاطر ز گفتگوی مکرّر شود ملول

الاّ حدیث دوست که قند مکرّر است

فرخنده نامه ای که موشّح به نام اوست

زیبنده آن صحیفه که او زیب دفتر است

نامی که با خدا و پیمبر ز فرط قدس

زیب اذان و زینت محراب و منبر است

پشت فلک خمیده که با ماه و آفتاب

در حال سجده روی به درگاه حیدر است

شمس ضحی، امام هدی، نور هل اتی

چشم خدا و نفس نفیس پیمبر است

در آیه ی مباهله این مهر و ماه را

جانها یکی و جلوه ی جان از دو پیکر است

وجهی چنان جمیل که از شدّت جمال

وجه خدا و جلوه ی الله اکبر است

نازم به دست او که یکی ناز شست او

از جای کندن در سنگین خیبر است

با اشک چشم، ابر کرم بر سر یتیم

با برق تیغ، صاعقه ای بر ستمگر است

جز راه او بسوی خداوند راه نیست

یعنی که شهر علم نبی را علی، در است

بر تارک زمان و مکان تاج افتخار

در آسمان فضل: درخشنده اختر است

قبرش درون دیده ی آدم که چشم او

در خاک هم بنور جمالش منوّر است

آوازش از ورای زمانها رسد بگوش

تصویرش از فراز افق ها مصوّر است

کمتر ز ذرهّ ایم و فزون تر ز آفتاب

ما را که خاک پای علی بر سر افسر است

وصف علی ز عقل و قیاس و خیال و وهم

وز هرچه گفته اند و شنیدیم برتر است

شد عرض ما تمام و حدیث تو ناتمام

حاجت به مجلس دگر و وقت دیگر است

طبع لطیف و شعر «ریاضی» به لطف و شهد

شاخ نبات خواجه ی شیراز و شکّر است


(محمدعلی ریاضی یزدی)

 نظر دهید »

روز مباهله

19 آبان 1391 توسط صرامی

مباهله، گواه روشن حقانيت اهل‌بيت

«همانا مثل خلقت عيسي از جانب خداوند همانند خلقت آدم ابوالبشر است كه خدا او را از خاك بساخت، سپس بدان خاك گفت بشري به حد كمال باش. هماندم چنان گشت. سخن حق همانست كه از جانب خداوند به تو رسيد مبادا كه هيچ‌گاه در آن شك و ريب‌ كني. پس هر كس با تو در مقام مجادله برآيد بعد از آگاهي تو به او بگو بياييد ما و شما فرزندان و زنانمان را بخوانيم و در دعا و التجا به درگاه خدا اصرار كنيم تا دروغگو و كافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازيم. اين داستان به حقيقت سخن حق است و جز آن خداي يكتا خداي نيست و خداست كه بر همه كار توانا و به همه حقايق داناست. (سوره آل‌ عمران، 59-61)

پذيرش اديان و قبول انديشه الهي به عنوان آنچه كه آدمي را از سردر گمي‌هاي پيچ‌درپيچ زندگي مي‌رهاند و به سوي آگاهي رهايي بخش رهنمون مي‌كند هيچ‌گاه از سوي پيامبران و امامان و نايبان آن‌ها به اجبار نبوده است و انتخاب زندگي در روشني و سفيدي و يا در وجه مقابل آن تاريكي و ظلمت به انتخاب خود انسان وابسته است. اينگونه است كه مسئوليت تمامي اعمال آدمي و چگونگي حيات آينده را مستقيماً خود فرد مشخص كرده و دورنماي لحظات آينده براي هر كسي از چگونگي رفتارها و ايده آلهايش در زمان حال مشخص مي‌‌شود.

در پذيرش عقايد ديني آدميان هيچ‌گاه به تقليد و پذيرش بدون قيد و شرط تشويق نشده بلكه همواره خطاب رسولان الهي به مردم براي اينكه راه و رسم پيشين زندگي‌شان را تغيير دهند و پا در مسير بهتر و متعالي‌تري بگذارند رجوع به عقل و دلشان است، يعني دو ابزاري كه صداي بيدار و آگاهي درون صادق انسان به حساب آمده كه اگر ابراز وجودشان محدود به نيازهاي گذراي آدمي نگردد مي‌توانند حركت آدمي را در جهت درست تا رسيدن به مقصد هدايت كنند كه عبور از دقايق ناپايدار زندگي و رسيدن به نهايتي هر چند اندك براي انسان ارمغان آورنده آرامشي ماندگار است.

با نگاه و تعمق به تاريخ حيات انسان‌ها و نخستين انديشه‌ورزي‌هاي ابتدايي‌شان مي‌توان به روشني دريافت كه انسان از زماني كه چشم به روي جهان گوناگوني‌ها مي‌گشايد و سعي مي‌كند تا حضور خودش را به اثبات و نيازهاي زندگي‌اش را مرتفع كند هيچ‌گاه خودش را تنها و محصور نمي‌داند بلكه به شكلي ذاتي خويشتن را وابسته به نيرويي مافوق تصور همه چيز مي‌داند كه بي‌اختيار به او وابسته است و بودنش را در پرتو اشارات ناديدني او درك مي‌كند كه به سوي كمال در حركتي مداوم است و عقل و دل آدمي هم وجود اين ذات بي‌منتها را مدام به انسان يادآوري مي‌كنند.

با اين بيان شايد تصور شود كه عقل و دل آدمي هميشه با هم و در جهت عمق بخشيدن نگاهش به زندگي همسو هستند، اما در گستره انديشه ورزي و دين‌مداري انسان‌ها نزاع عقل و دل خود حكايت گفتني دارد و اينكه گاه حقايق به نفع عقل و گاه به سود دل مصادره مي‌شوند و در نهايت آنچه در پرده مخفي مي‌ماند تشخيص درستي از نادرستي است.

يكي از اموري كه رسولان الهي همواره مردم را به آن دعوت كرده‌اند بيداري عقل و دلشان از خواب غفلت است كه بتوانند در بحبوحه شك و ترديدها حقيقت را تشخيص دهند و از پيمودن راه درست منحرف نگردند. اين امر به ويژه در زمان حيات و حضور رسولان الهي در ميان مردم اهميت بيشتري مي‌يافت چرا كه جامعه اسلامي در مراحل اوليه شكل‌گيري قرار داشت و دشمني‌ها هم براي ضربه‌زدن به اركان و مباني آن بيشتر احساس مي‌‌شد.

واقعه مباهله هم در زماني به وقوع پيوست كه نبي‌اكرم در مدينه به تبليغ دين اسلام و عرضه آيات الهي مي‌پرداختند تا اصول و مباني ديني را با تلاش‌هاي مستمرشان بنا نهند كه كامل‌تر از اديان پيشين مي‌خواست سعادت دنيوي و اخروي انسان‌ها را تضمين كند به شرط آنكه مردم با بهره‌گيري از قوه تشخيص عقل و دلشان حقيقت و درستي را تشخيص داده و دستورهاي الهي آن را اجرا كنند و نزاع ديرين عقل و دل باعث قرباني شدن حقيقت به پاي اهداف ناپايدار زندگي دنيا نگردد كه اين امر به درايت و ايمان قاطع و صيقل خورده رسول خدا به مانند بسياري امور ديگر كه دشمنان اساس دين خدا را مورد شك و ترديد قرار مي‌دادند متحقق گشت و حقانيت دين الهي و رسول خدا و خاندان پاكش بيش از پيش بر مردم آشكار گشت.
معناي مباهله

مباهله به معناي رهاكردن و قيد و بند چيزي را برداشتن است، همان طور كه ابتهال در دعا يعني تضرع و زاري به درگاه باريتعالي و واگذاري امور به او تا خود هر طور كه صلاح مي‌داند به كارها سر و سامان دهد. مفهوم متداول مباهله به معناي نفرين كردن دو نفر به يكديگر است و اينكه وقتي در بيان حقيقت مسأله‌اي از دين، عقل و استدلال و آيات روشن الهي كارگر نمي‌افتد دو گروهي كه هر كدام نظر خود را دارند در محلي جمع مي‌شوند و به درگاه خداوند دعا و تضرع مي‌كنند تا خود حقيقت را آشكار و دروغگويان را رسوا سازد و مجازات كند.
اصل ماجرا

در واقعه مباهله هم كه قبلاً در ميان عرب سابقه نداشت و با به وقوع پيوستن آن ايمان و صدق دعوت پيامبر(ص) بر همگان آشكار گشت و پيامبر(ص) به وسيله آن خاصان و نزديكان خود را كه نگاهدارنده دين الهي بودند به مردم شناساند، هيئتي از مسيحيان نجران به اتفاق چند نفر از روسا و بزرگان خود به نمايندگي براي گفتگو به نزد رسول الله آمدند تا درباره دعوت پيامبر(ص) آگاهي يافته و سؤالات خود كه اساسي‌ترين‌شان درباره جايگاه حضرت عيسي بود را با ايشان در ميان گذاشته و پاسخي لازم و قانع‌كننده را دريافت كنند، اما وقتي پيامبر(ص) با منطق و استدلال و بيان آيات الهي چگونگي دعوت و رسالت خويش را بر آن‌ها عرضه و ديدگاه صحيح و به حق را درباره ابعاد وجودي حضرت عيسي بر ايشان بيان كرد، مسيحيان نپذيرفته و بدون هيچ دليل قانع كننده‌اي بر حرف خويش پافشاري كرده و راه لجبازي را در پيش گرفتند.

رسول خدا از آن‌ها خواست تا به مانند خود ايشان فرزندان و زنان و نفوس‌شان را در محلي گرد هم آورند و در آنجا در مقابل همگان از خداوند بخواهند تا حقيقت را روشن نموده و دروغگويان را به عذاب برساند. در روز موعود پيامبر(ص) تنها با اهل‌بيت خود علي (عليه‌السلام) و فاطمه (س) و حسنين بدون اينكه جمعيت را همراه خود كنند در محل مقرر حضور پيدا كردند. مسيحيان كه از پيش قرار گذاشته بودند كه اگر پيامبر(ص) با جمعيتي بزرگ و سر و صدا پا به عرصه مباهله نهادند به هيچ عنوان عقب‌نشيني نكرده و مبارزه كنند وقتي آرامش و قاطعيت رسول خدا كه تنها به همراه اهل‌بيتش به سراغ آن‌ها آمده بود مشاهده كردند مباهله نكردند و راه مصالحه در پيش گرفته و به شرايط ذمه تن در دادند. اين‌گونه شد كه پيامبر(ص) به مانند بسيار صحنه‌هاي ديگر مواجه‌شان با شكاكان پيروز شدند و ثمره آن را براي هميشه براي اسلام و پيروان آن باقي گذاشتند.
مسيحيان نجران از رسول ‌الله چه پرسيدند؟ و پاسخ پيامبر(ص)

مسيحيان نجران با دو پرسش اساسي به نزد پيامبر(ص) آمدند و آن اينكه رسول خدا آن‌ها را به چه چيز دعوت مي‌كند؟ و اصرار بر اينكه عيسي (عليه‌السلام) چون از پدري زاده نشده داراي مقام الوهيت و ويژگي‌ فوق بشري و به تعبير آن‌ها فرزند خداست. رسول ‌الله در پاسخ مسيحيان آن‌ها را به پرستش خداي يگانه دعوت كرد و اينكه ايشان رسالت دارند مردم را از پرستش بت‌ها بر حذر داشته و به سوي پروردگار عالميان فراخوانند و اينكه عيسي (عليه‌السلام) هم بنده‌اي از بندگان خداست و حالات بشري داشته و نبايد صفت الوهيت و فرزند خدا بودن را براي ايشان قائل شد.

همان گونه كه خداوند در آيه 59 سوره آل عمران صراحتاً به اين امر اشاره كرده و هيچ‌گونه شك و ترديد را در آن جايز ندانسته و به عنوان مثال در همين آيه به آدم ابوالبشر اشاره شده كه تنها به اراده پروردگار و بدون هيچ پدر و مادري از خاك حيات يافت و اگر اين امر دليل بر الوهيت و مقامي مافوق بشري بود به حتم آدم ابوالبشر بر عيسي (عليه‌السلام) اولي‌تر بود كه هيچ‌گاه اين‌گونه نشد و به او مقام الوهيت تعلق نگرفت.
تأثيرات خارجي مباهله

وقتي پيامبر(ص) خدا با توكل به ايمان ناب و استوارشان تنها با چهار نفر از خاصان ونزديكانشان در مقابل ديدگان همه مباهله را پذيرفتند بيش از پيش حقانيت دين اسلام در دعوت به پرستش خداي يكتا و دوري از شك و ترديد بر همگان به ويژه اعراب و مسيحيان آشكار گشت و همچنين رسول‌الله اهل‌بيت خودش را كه آن‌ها نيز مانند خودشان امانتدار اسرار الهي بودند به طور رسمي به مردم معرفي كردند تا سرآمدان خاندان نبوي و امامت به حق فرزندانشان را به مسلمانان بشارت دهند. آنچه كه تا امروز همچنان به عنوان مستمسك همه دل‌شكستگان و حقيقت‌جويان براي پذيرفته‌شدن در درگاه بنده نواز الهي پاس داشته مي‌شود.

aviny.com

 نظر دهید »

مباهله

19 آبان 1391 توسط صرامی

مباهله؛ جلوه ای از حضور حضرت زهرا (س) در عرصه سیاست

” نجران” بخش با صفایی با هفتاد دهكده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام، این نقطه تنها منطقه مسیحی نشین حجاز بود.

پیامبراسلام(ص) در سال های اول رسالت خود، با سران كشورهای جهان مكاتبه كرد و بدین وسیله آنها را به دین مبین اسلام دعوت نمود. در این بین نامه ای نیز به اسقف نجران نوشت و طی آن مسیحیان نجران را به آئین اسلام دعوت نمود.

« به نام خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب. این نامه ای است از محمد پیامبرخدا به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش می كنم و شما را از پرستش بندگان، به پرستش خدا دعوت می نمایم. شما را دعوت می كنم كه از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند وارد آیید، اگر دعوت مرا نپذیرفتید(لااقل) باید به حكومت اسلامی مالیات(جزیه) بپردازید و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود.»

نمایندگان پیامبراكرم، نامه ایشان را به اسقف مسیحیان نجران رساندند. وی پس از خواندن نامه، شورایی مركب از شخصیت های مذهبی و غیرمذهبی تشكیل داد كه وارد مدینه شوند و از نزدیك با پیامبر صلی الله علیه و آله دیدار كنند و دلایل نبوت ایشان را مورد بررسی قرار دهند.


دیدار نمایندگان نجران با پیامبراكرم(ص)

نمایندگان نجران پس از دیدار با پیامبر با ایشان به مباحثه و تبادل نظرات و افكار پرداختند و در مورد حضرت مسیح و حضرت مریم و خدا به گفتگو نشستند، كه در نهایت آنان به پیامبر(ص) گفتند: گفتگوهای شما ما را قانع نمی كند. در این هنگام حضرت جبرئیل نازل گردید، و آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور كرد تا با كسانی كه با او مجادله می كنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد.

فرمان الهی از این قرار بود:” فمن حاجك فیه من بعد ما جاء ك من العلم فقل تعالوا ندع ابناء نا و ابناء كم و نساء نا و نساء كم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الكاذبین."( آل عمران/61)

هرگاه بعد از علم و دانشی كه(درباره مسیح) به تو رسیده،(باز) كسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو:« بیایید ما فرزندان خود را دعوت كنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله كنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»

نمایندگان نجران از پیامبر وقت خواستند و قرار شد فردای آن روز به مباهله بروند.


رسول اكرم با چه كسانی به مباهله می رود؟

وقت مباهله فرا رسید. قبلاً پیامبر و نمایندگان نجران، توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد.

اسقف مسیحی به نمایندگان نجران گفته بود در مراسم مباهله نگاه كنید، اگر محمد با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش آمد با او مباهله كنید، زیرا چیزی در بساط ندارد. پیامبراكرم(ص) به همراه حضرت علی، امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه علیهم السلام به سمت صحرا رفت.

از آن سو نمایندگان نجران در حالی كه اسقف آنها پیشاپیش حركت می كرد به محل رسیدند. وقتی پیامبر را دید، از همراهان ایشان پرسید، كه به او گفتند: این پسرعمو و داماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی علیه السلام هستند و آن بانوی جوان، دخترش فاطمه علیها السلام است كه عزیزترین مردم نزد او، و نزدیك ترین افراد به قلب او است. به اسقف گفته شد كه برای مباهله قدم پیش گذار.

اسقف گفت: نه، من مردی را می بینم كه نسبت به مباهله با كمال جرأت اقدام می كند و می ترسم راستگو باشد.

 من چهره هایی را می بینم كه هرگاه دست به دعا بلند كنند و از درگاه الهی بخواهند كه بزرگترین كوهها را از جای بركند، فوراً اینطور خواهد شد. بنابراین، هرگز صحیح نیست ما با این افراد مباهله نماییم. زیرا بعید نیست كه همه ما نابود شویم، و ممكن است دامنه عذاب گسترش پیدا كند، و همه مسیحیان جهان را بگیرد و در روی زمین حتی یك مسیحی باقی نماند.

نمایندگان نجران وقتی كه دیدند پیامبراكرم(ص) نزدیكان و عزیزان خود را برای مباهله به همراه آورده است، دریافتند كه رسول الله(ص) به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد، والا یك فرد مردد، عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمی دهد.


انصراف از مباهله

هیات نمایندگی نجران با دیدن وضع یاد شده، وارد شور شده و به اتفاق آراء تصویب كردند كه هرگز وارد مباهله نشوند، آنان حاضر شدند كه هر سال مبلغی به عنوان “جزیه” ( مالیات سالانه) بپردازند و در برابر آن، حكومت اسلامی از جان و مال آنان دفاع كند. پیامبراكرم(ص) نیز رضایت خود را اعلام نمود و قضیه مباهله به اتمام رسید.

سپس پیامبراكرم(ص) فرمود: عذاب، سایه شوم خود را بر سر نمایندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از در ملاعنه و مباهله وارد می شدند، صورت انسانی خود را از دست داده، و در آتشی كه در بیابان برافروخته می شد، می سوختند و دامنه عذاب به سرزمین نجران نیز كشیده می شد.


عظمت حضرت زهرا علیهاالسلام

درعربستان پیش از اسلام، زن هیچ جایگاهی نداشت. زن به عنوان كنیزی كه در خدمت مرد قرار می گرفت تا كارهای خانه اش را انجام دهد، ایفای وظیفه می نمود.

او در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره حق دخالت و اظهارنظر نداشت. در چنین شرایطی بود كه اسلام ظهور نمود، دیگر به جنس انسان اهمیتی نمی داد بلكه انسانیت وی حائز اهمیت بود. زنان صاحب حق و حقوقی شدند و دیگر كمتر مورد ظلم قرار می گرفتند. در چنین شرایطی كه دختران زنده به گور می شدند و برای زنان در جامعه هیچ شخصیتی قائل نبودند. حضرت زهرا علیهاالسلام پا به عرصه هستی نهاد و همگان از كارهای پیامبر(ص) نسبت به ایشان تعجب می نمودند. پیامبراكرم با آن مقام مادی و معنوی، خم شده و دستان دختر خود را می بوسید و به او احترام ویژه می گذاشت. البته خیلی ها به اشتباه تصور می كنند كه ارزش حضرت به خاطر این بوده است كه ایشان دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت بوده اند. حال آنكه باید در نظر داشت كه ایشان شایستگی و ارزش آن را داشته كه در این مسندها جای گرفته است.

با بررسی تاریخ روز مباهله پی می بریم كه خود حضرت زهرا(س) آن قابلیت را داشته و از مقام والای معنوی برخوردار بودند كه به همراه پیامبر(ص) به مباهله می روند. چرا كه در درگاه الهی قرب داشته و دعا یا نفرین ایشان به استجابت می رسید.

مباهله با مسیحیان نجران كار ساده ای نبود كه با هر زن و مرد عادی بتوان آن را به اجرا درآورد بلكه افراد شركت كننده در مباهله باید به درجه ای از حق و یقین رسیده باشند كه خدای متعادل درخواست آنان را پاسخ گوید.

این كه حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام در مراسم مباهله شركت داشته، حاكی از عظمت شخصیت ایشان می باشد.


سند آیه مباهله

غالب مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنن تصریح كرده اند كه آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است و پیامبر تنها كسانی را كه همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و علی علیهم السلام بودند.

برخی از مفسران اهل تسنن كه در اقلیت هستند، كوشیده اند كه ورود احادیث واقعه ی روز مباهله را در این زمینه كه در عظمت اهل بیت علیهم السلام بوده است، انكار نمایند. ولی با مراجعه به مسانید و منابع اهل تسنن دیده می شود كه بسیاری از آنان احادیثی ذكر نموده اند بنابر این نظر كه قضیه تاریخی مباهله مربوط به پیامبراكرم، حضرت علی، حسنین و حضرت زهرا علیهم السلام می باشد.

برای اثبات این حرف، برخی از روایات آنان را در این باب با ذكر مدارك ذكر می نماییم.

” قاضی نورالله شوشتری” در جلد سوم از كتاب نفیس” احقاق الحق” طبع جدید صحفه 46 چنین می گوید: ” مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند كه ” ابناء نا” در آیه فوق اشاره به حسن و حسین علیهماالسلام و ” نساء نا” اشاره به فاطمه علیهاالسلام و” انفسنا” اشاره به علی علیه السلام است.

سپس- در پاورقی كتاب مزبور- در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذكر شده اند كه تصریح نموده اند آیه مباهله درباره اهل بیت علیهم السلام نازل شده است و نام آنها و مشخصات كتب آنها را از صفحه 46 تا 76 مشروحاً آورده است.

از جمله شخصیتهای سرشناسی كه این مطلب از آنها نقل شده افراد زیر هستند:

1. ” مسلم بن حجاج نیشابوری” صاحب ” صحیح” معروف كه از كتب شش گانه مورد اعتماد اهل سنت است. در جلد 7 صفحه 120.

2. ” احمد بن حنبل” در كتاب ” مسند” جلد1، صفحه 185.

3. ” طبری” در تفسیر معروفش در ذیل همین آیه، جلد سوم، صفحه 192.

4. ” حاكم” در كتاب ” مستدرك” جلد سوم، صفحه 150.

5. ” حافظ ابونعیم اصفهانی” در كتاب ” دلائل النبوة” صفحه 297.

6. ” واحدی نیشابوری” در كتاب” اسباب النزول"، صفحه 74.

7. ” فخر رازی” در تفسیر معروفش، جلد8، صفحه85.

8. ” ابن اثیر” در كتاب ” جامع الاصول"، جلد 9، صفحه 470.

9. ” ابن جوزی” در ” تذكرة الخواص” صفحه 17.

10. ” طنطاوی” مفسر معروف در تفسیر” الجواهر” جلد دوم، صفحه 120.

11. ” زمخشری” در تفسیر” كشاف” جلد1، صفحه 193.

 


منابع:

1- فروغ ابدیت، جعفر سبحانی.

2- تفسیر نمونه، ذیل آیه مباركه.

aviny.com

 نظر دهید »

فتوای عجیب

15 آبان 1391 توسط صرامی

فتوای عجیب مفتی اعظم عربستان درباره سردادن شعار علیه آمریکا

شیخ عبدالعزیز بن عبدالله مفتی اعظم عربستان که به موضع گیری ها و صدور احکام بحث برانگیز در میان مفتی های وهابیون و دیگر کارشناسان مسایل اسلامی معروف است در تازه ترین اظهار نظر خود شعار علیه آمریکا را خلاف شرع مقدس دانسته است.

شبکه خبری العالم در خبری از فتوای جدید مفتی اعظم عربستان مبنی بر حرام دانستن اعتراض و شعار علیه آمریکا خبر داد. شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ در واکنش به مطالب ضد آمریکایی مطرح شده در شبکه‌های اجتماعی گفت، عربستانی ها و دیگر مسلمانان نباید علیه آمریکا دعا کنند چون در جامعه این کشور مسلمانان نیز هستند.

ادعای مفتی کل عربستان در حمایت از مسلمانان آمریکا درحالی است که وی تا کنون فتواهای بسیاری را ضد مسلمانان منطقه جهت تکفیر آنها صادر کرده است.

یکی از این موضع گیری های متناقض، در اظهاراتی علیه حزب‌الله، مدعی شد گروه‌هایی که در لبنان، نمادهای اسلامی را برافراشته‌اند، دشمنان اسلام هستند.

مفتی کل عربستان همچنین با حمله به شیعیان، ادعا کرده برپایی عزاداری برای سالار شهیدان مغایر با شرع خدا و اسلام است! وی اعتراضات اخیر مسلمانان به فیلم موهن بی گناهی مسلمانان را نامعقول توصیف و عنوان کرد که ساخت این فیلم ضرری به ما نخواهد رساند.

شیخ عبدالعزیز در یکی دیگر از فتواهای عجیب خود، تظاهرت گسترده مردمی در کشورهای عربی و اسلامی برای اعلام همبستگی با مردم مظلوم و تحت محاصره فلسطین در نوار غزه را اقداماتی جنجال برانگیز و هرج و مرجی بی فایده خوانده است. وی همچنین بیداری اسلامی در خاورمیانه را به آشوب و فتنه تعبیر کرده و گناهان مردم را دلیل بروز مشکلات کشور دانسته است.

آنچه مسلم است در پی موج بیداری اسلامی مردم با هدف پاس داشت ارزش های اسلامی به مقابله با دیکتاتورها و مستبدان وابسته بر غرب پرداختند. حکام ظالمی که ایالات متحده را به عنوان اصلی ترین حامی و متحد اصلی خود در برابر فریاد ملت هایشان می دیدند.

این اتحاد عقیم سبب شد تا پس از سرنگونی دیکتاتورها در اغلب این کشورها جریان های اسلام خواه و احزاب اسلامی مخالف آمریکا و منافع غرب قدرت را در دست بگیرند. شاید بهترین شاهد مثال نیز اذعان کارشناسان مسایل استراتژیک آمریکا است که معتقدند صرف نظر از اینکه چه کسی در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا پیروز می شود، دولت بعدی آمریکا با طوفانی شدید از سوی جهان عرب مواجه خواهد بود.

نمود نظرات مردم عربستان در شبکه های اجتماعی که در حال حاضر تنها راه ارتباط آزاد این مردم با دنیای خارج و اظهار نظرهای بدون سانسور آنهاست شاهدی دیگر بر این مدعا خواهد بود.

اینکه برآیند نقطه نظرات کارشناسان و مردم خاورمیانه به این نکته مهم اذعان دارد که اعراب آمریکایی‌ها را استعمارگران نوین می دانند که در حال نفوذ و سلطه بر کل دنیا هستند و اهمیتی به مقدسات عربی و اسلامی نمی دهند. یا اعتراض شدید به حمایت بی چون و چرای آمریکا از اسراییل و سکوت در مقابل فجایع آن در لبنان و غزه و همینطور اعتقاد به این نکته مهم که آمریکا با استفاده از هواپیماهای بدون خلبان مسلمانان را برنامه ریزی شده می کشد و برای منافع خود در دنیای عرب دخالت می کند همگی نشان از عمق تنفر مردمی از سیاست های آمریکا دارد.

مشخصا ملت ها در عصر حاضر به واسطه برخورداری از ابزار ارتباط جمعی و سرعت بالای انتقال اطلاعات از توانایی مطلوبی برای درک شرایط پیرامونی خود برخوردار هستند. اما نکته قابل تامل اینجاست که شخصیتی مانند شیخ عبدالعزیز که سمت مفتیت اعظم وهابیون عربستان را عهده دار است چگونه اینطور اظهار نظر می کند؟

برهمگان واضح است که مسلمانان به واسطه تعالیم متعالی اسلام همواره در پی صلح و اندیشه همزیستی مسالمت آمیز بوده اند و نسبت به دیگر اقلیت های دینی با خضوع و محبت برخورد داشته اند. نکته روشن تر اینکه مخاطب شعار های مسلمانان نه مردم آمریکا و غرب که سیاست ها و استراتژی های سلطه گران است. با این حساب باید دید که منظور و هدف این مفتی سعودی از بیان چنین حکمی چیست؟ آیا درک امری بدیهی که مسلمانان اعتراض خود را به سیاست های آمریکا عنوان داشته اند از سوی این شخصیت به اصطلاح دینی تا این حد ثقیل است که وی اعتراض به سیاست های آمریکا را در راستای اعتراض به مسلمانان آمریکا می داند یا اینکه باید از سوی دیگر ابعاد این حکم را تحت بررسی قرار داد که شاید منافع شخصی بر نظرات این شخصیت سیاسی مذهبی تاثیر گذاشته و وی با علم به مقصود اصلی مردم در پی جلو گیری از اظهارات ضد آمریکایی و رشد ارزش های آزادی طلبانه و ضد استبدادی در میان ملت های اسلامی است؟

شفقنا

 نظر دهید »

شهری بدون مسجد

15 آبان 1391 توسط صرامی

شهری در ایران که مسجد ندارد

هلیلان یکی از بخش‌های شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام است. بخش هلیلان حدودا هفده هزار نفر جمعیت دارد مرکز این بخش شهر تازه تاسیس توحید است.

نکته‌ حائز اهمیت این است که در این شهر هیچ مسجدی وجود ندارد؛ یعنی هرگز بانگ ملکوتی اذان در فضای شهر شنیده نمی شود و صفی برای نماز جماعت تشکیل نمی شود. چنین مساله ای در کشور اسلامی ما غیر قابل باور و بسیار تکان دهنده است. این در حالی است که در شریعت مقدسمان پروردگار متعال مسجد را خانه خود می داند و اهمیت نماز جماعت و آثار پربار ان در احادیث فراوانی مورد اشاره قار داده شده است.علاوه بر آن، توسعه مساجد در کشور همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است. لذا شایسته است مسئولین امر چاره ای در این خصوص بیاندیشند و یا افراد خیر در این خصوص پیش قدم شوند.

تابناک

 نظر دهید »

رادیو قرآن

14 آبان 1391 توسط صرامی

ساختارشکنی  از رادیو قرآن

به گزارش فرهنگ نیوز برنامه های فرهنگی از ظرافت خاصی برخوردار است که قطعاً نیازمند نظارت دقیق و مستمر کارشناسان و مسئولان فرهنگی و قرآنی می باشد. لذا  اشکالات منعکس می شود تا در صورت صلاحدید مسئولین مربوطه برطرف شود.
متاسفانه در جامعه ای که اساتید مختلفی در حوزه ی قرآنی وجود دارند، صدا و سیمای جمهوری اسلامی در شبکه ای رادیویی که مزیّن به نام قرآن است، برخی قوانین عرفی و شرعی را اهمیت نمی دهد.
بر کسی پوشیده نیست که اساتید قرآنی مختلفی در حوزه های حفظ، قرائت و … وجود دارند که قطعا اگر تعداد اساتید آقایان از خانمها بیشتر نباشد کمتر نیست. اما ظاهرا این موضوع در رادیو قرآن تعریف نشده است.
در یکی از برنامه های این رادیو، با دعوت از یک استاد خانم، اشکالات قرآنی مخاطبین از طریق تلفن اعم از آقایان و خانمها گرفته می شود. این در حالی است که صدای پخش شده می تواند برای مخاطبین، وسوسه انگیز باشد.
علاوه بر این خانمها به صورت تلفنی از طریق رسانه ملی به راحتی با صوت تلاوت می کنند که از دید بعضی مراجع اشکال شرعی دارد.
حال سوال اینجاست که آیا صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نباید رسالت فرهنگی خود را مورد توجه بیشتری قرار دهد؟ آیا نمی توان برای رفع اشکال قرآنی از اساتید مرد استفاده کرد؟
فرهنگ نیوز به عنوان رسالت و وظیفه شرعی خود، این موضوع را به همراه قطعه ای ضبط شده از آن شبکه منعکس کرده و امیدوار است متولیان فرهنگی کشور در این زمینه دقت بیشتری نمایند.

منبع:فرهنگ نیوز

 نظر دهید »

تسخیر لانه جاسوسی

14 آبان 1391 توسط صرامی

سه نکته درباره تسخیر لانه جاسوسی آمریکا

 

1. همه کسانی که در سال 1357 در شهرهای ایران حضور داشتند و حضور آنها نیز به مثابه تماشاگر نبود، بلکه بازیگر میدان بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب قرن بیستم بودند، بخوبی می‌دانستند که دشمن اصلی آنها شاه و رژیم پهلوی نیست، درست که شاه دشمن اولیه محسوب می‌شد، اما همه آگاه بودند که شاه نوکر اجنبی به ویژه امریکاست و مبارزه با شاه مبارزه با امریکاست. شعار «بعد از شاه نوبت امریکاست»، آن روزها یکی از شعارهای اصلی مردم ایران بود. در حقیقت انقلاب اسلامی در برابر همه حاکمیت غرب ایستاده بود و امریکا را به میدان نبرد کشانده بود و پیروزی انقلاب اسلامی به معنای پیروزی نخستین انقلاب کاملاً مستقل و در عین حال با اندیشه دینی در جهان بود و اینجاست که دو ضلع اصلی جهان آن روز ـ امریکا و شوروی ـ آن را برنمی‌تافتند، به ویژه امریکا که مهم‌ترین پایگاه خود را از دست می‌داد.

2. روزها و شب‌های انقلاب اسلامی خاطرات زیادی را برای من تداعی می‌کند، و تسخیر لانه جاسوسی یکی از بهترین آن‌هاست. من یادم هست از بدو پیروزی انقلاب اسلامی بحث مقابله عملی با امریکا بحث روز مجامع دانشجویی بود تا اینکه برخی از دانشجویان دانشگاه‌های تهران که بیشتر آنها نیز دانشجویان فنی بودند، تصمیم گرفتند، سفارت امریکا را اشغال کنند. در آن مجمع دانشجویان از گروه‌های مختلف حضور داشتند، دانشجویان متدین و خط امام و در کنار آنها دانشجویانی وابسته به منافقان. روز سیزدهم آبان 1358 این تصمیم عملی شد، اما ما در عین حال که با اصل اشغال موافق بودیم، از جهتی نگران بودیم که نکند که این حرکت را منافقان رهبری کنند. بنابراین در روز اشغال سفارت امریکا مردد بودیم که چه باید بکنیم. اما خیلی زود نگرانی ما برطرف شد، زیرا دیدیم که امام از این حرکت حمایت کردند. خیابان طالقانی و مقابل لانه جاسوسی در روزها و شبها مکانی دیدنی بود که تنها کسانی که آن روزها و شبها را از نزدیک درک کرده‌اند، حلاوت و شیرینی آن را درک می‌کنند. من برای اینکه حلاوت آن روزهای مردم ایران به ویژه کسانی که در مقابل لانه جاسوسی امریکا جمع می‌شدند، بیان کند، احساس خودم از آن روزها را بیان می‌کنم.

امریکایی‌ها باور نمی‌کردند که سفارتشان که لانه فساد و جاسوسی بود به اشغال دربیاید و حالا که اشغال شده است، چنین مورد حمایت امام و امت قرار گیرد. اما سیزدهم آبان سال 1358 و روزهای بعد از آن؛ نبض انقلاب در خیابان طالقانی و در مقابل لانه جاسوسی امریکا می‌تپید. مردم ما تصور می‌کردند که لانه فسادی را که مرکز همه توطئه‌های سال‌های طولانی است، فتح کرده‌اند و حاضر نبود که این سنگر را رها کنند. امریکایی‌ها و دنباله‌روهای آنها چنین وانمود می‌کردند و تبلیغ می‌نمودند که سفارت آنها در تهران به اشغال عده‌ای کج‌فهم و بی‌اعتنا به موازین بین‌المللی اشغال شده و دپیلمات‌ها که از مصونیت سیاسی برخوردار هستند، دستگیر شده‌اند.

ما ما می‌دانستیم که هیاهوهای آنها خلاف واقع است، ما امریکا را مقصر اصلی همه بدبختی‌هایی می‌دانستیم که از 28 مرداد 1332 بر سر این ملت آمده است. امریکا عامل کودتای ننگین 28 مرداد بود که در پی آن 25 سال از رژیم وابسته و غیرانسانی و ضداسلامی شاه خائن همه پشتیبانی‌ها لازم را کرده بود و درست زمانی که ملت ایران عزم خود را برای بیرون راندن شاه از مملکت و اداره کشور به دست خودش بر پایه اسلام برداشته بود، رئیس جمهور دمکرات امریکا با تمام توان به حمایت از شاه پرداخته بود، آن هم با سرمستی و غرور استکباری که هیچ‌گاه تلخی آن از ذائقه ما پاک نمی‌شود. مردم ما در گوشه و کنار مملکت پرپر می‌شدند و امریکایی‌ها تمام قد از جنایتکاران حمایت می‌کردند.تازه این اول ماجرا بود.

حق این بود که انقلاب که پیروز شد، مردم بریزند و سفارت امریکا را ببندند و همه امریکایی‌های مقیم ایران را از کشور بیرون کنند، اما مردم ایران نجابت بخرج دادند و گذاشتند که آنها در کشور بمانند و به کار خود ادامه دهند. حداقل توقع ما این بود که آنها در برابر نجابت مردم ما، لااقل مدتی سکوت کنند، اما از فردای پیروزی انقلاب توطئه‌ا شروع شد، توقع از ملت هوشیار و بیدار ایران چه بود؟ بنشیند و توطئه‌‌های رنگارنگ را نگاه کند که همه هستی آنها را نشانه رفته بود؟ این شد که دانشجویان این مردم در روز سیزدهم آبان لانه جاسوسی و فساد امریکا را اشغال کردند و امام و امت نیز از این حرکت جانانه دفاع نمودند.

3. امام تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامیدند. درک این مطلب برای ما سخت نبود، ما این اقدام را بهترین کاری می‌دانستیم که پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجام شده بود. تسخیر لانه جاسوسی اقدامی احساسی نبود، بلکه عملی کاملاً عقلانی با محاسبه دقیق بود. زیرا ما تجربه انقلابهای مختلف را پشت سر خود داشتیم که با هزار خون دل و تلاش بسیار و خسارتهای سنگین مالی و جانی پیروز شده بودند و رژیم‌های وابسته را سرنگون کرده بودند و بنا داشتند که مستقل و بنابر فرهنگ خود زندگی کنند. اما دریغ که از درون ضربه خوردند و به تدریج به انحراف رفته‌اند و در نهایت تسلیم قدرتهای خارجی ‌شدند و مجدداً وابسته گردیدند. کاری که سفارت امریکا در ایران انجام می‌داد، در حقیقت همین بود که شرایط را به دوره گذشته باز گرداند و تسخیر لانه جاسوسی قطع کردن، رشته حیات امریکا در ایران بود که می‌توانست فاجعه‌‌ای بزرگ بر سر انقلاب اسلامی مردم ایران بوجود بیاورد. این است که ما آن روزها همان احساسی را داشتیم که در روزهای 22 بهمن 1357 داشتیم، بلکه حس می‌کردیم که ریشه فساد را در کشور خود خشکاندیم و اکنون که سی و یک سال از آن روز می‌گذرد، هنوز شیرینی این پیروزی بزرگ را در ذائقه خود حس می‌کنیم. آری خداوند متعال با این مردم بود که برای خدا بپا خاسته بودند.

منبع : سایت تبیان

 نظر دهید »

پاسخ به ندانسته ها

12 آبان 1391 توسط صرامی

در پاسخ به ندانسته هایمان چه بگوییم؟

امیر المومنین، علی (ع) فرمود:«وقتی از شما راجع به چیزی سوال کردند که درباره آن آگاهی ندارید، راه فرار و گریز را در پیش گیرید. عرض کردند: چگونه فراری؟ فرمود: بگویید خدا بهتر می داند.»

در کتاب سیره نبوی، صفحه 115-116 آمده است:«ابن جوزی یکی از خطبای معروف زمان خودش بود. رفته بود بالای منبری که سه پله داشت، برای مردم صحبت می کرد. یک زنی از پایین منبر بلند شد و مساله ای از او پرسید. او گفت: نمی دانم. زن گفت: تو که نمی دانی پس چرا سه پله از دیگران بالا نشسته ای؟ گفت: این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید، به اندازه معلوماتم رفته ام بالا، اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بروم بالا، لازم بود که یک منبری درست کنم که تا فلک الافلاک بالا می رفت.»
در همین کتاب درباره شیخ انصاری آمده است که:«مرحوم شیخ انصاری، مردی بود که در علم و تقوا نابغه روزگار بود که هنوز هم علماء و فقهاء افتخار می کنند به فهم دقائق کلامش، وقتی که می آمدند، چیزی از ایشان سوال می کردند، اگر نمی دانستند، تعمد داشتند که بگویند: ندانم، ندانم، ندانم.
این طور می گفتند که شاگردان یاد بگیرند که اگر چیزی را نمی دانند ننگشان نیاید از این که بگویند: نمی دانم.»

خود برتربینی، یکی از صفات رذیله ای است که اغلب ما آدم ها، به آن دچار هستیم. این نگاه به خود، باعث می شود تا عیب هایمان را ندیده و با توجیه های مختلف بر ایرادمان سرپوشی بیابیم. اگر خود را آن گونه که هستیم، ببینیم و جهل مان را بپذیریم، آنگاه رشد خواهیم کرد. در غیر این صورت در جهل خویش باقی می مانیم.

متاسفانه برخی از کسانی که قدرت و وجه علمی بالایی دارند، گمان به علامه بودن خود می برند و هیچ انتقادی را نمی پذیرند اما در میان اغلب علما و بزرگان دین این سیره مطرود بوده است.

khabaronline.ir

 1 نظر

دلنوشته(2)

12 آبان 1391 توسط صرامی


من کنت مولا فهذا علی مولا

کدام وحی نازل شده که پیامبر صلی ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله ، هیجان را با نفس‏هایش در هوا می ‏پراکند؟
شقیقه‏ های رسول اللّه‏ صلی‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله کدام شگفتی را عرق کرده است که حتی صحرا، سراپا گوش ایستاده تا نازل شود شکوفه‏ های کلام از دهان مبارک پیامبر اکرم صلی ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله . تا بهار را بشنود.
قافله از رفتن باز می‏ ماند، دست بلند پیامبر صلی الله‏ علیه ‏و ‏آله را که فرمان ماندن می ‏دهد.زین ‏ها بر هم سوار می ‏شوند تا آفتاب.
برکه، هیجان را زانو زده است. پیامبر، هیجان را بالا می‏رود تا نفس در سینه ‏ها حبس شود؛ نکند قبله عوض شده باشد!… نکند معجزه ‏ای در راه!… نکند!…دستی تکان می‏دهد تا سکوت پر بگیرد و پروانه ‏های کلام را بر لب‏ها بنشاند و خاطرهای پریشان را آرام کند.
لب وامی‏ کند پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله و حروف نام (علی علیه‏ السلام )، همچون پروانه‏ هایی زیبا، فضا را پر می‏ کنند. تا برکه موج بزند سراسر لبخندهای دیرسالش را.
علی علیه ‏السلام در کنار پیامبر صلی ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله ایستاده؛ عکسشان در برکه تصویر می ‏کند یکی بودن را.
سه بار دشت تکرار می ‏کند صدای رسای پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله را که سه بار در برکه همیشه شاهد مظلومیت، برکه همیشه گواه غدیر موج می‏زند «من کنت مولاه فهذا علی مولاه».
سنگ‏ریزه ‏های بیابان، سه بار تکرار می‏کنند. باد، سه بار پژواک می‏کند در هر چه کوه است.
حجاز قسم می‏خورد سه بار، این کلمات ملکوتی را هیجان، کل می‏کشد این شادی بهنگام را، این شوق بی ‏پایان را، این خبر شادباش را.
برکه می ‏رقصد؛ همچون اشک‏هایی که از خوشحالی بر گونه‏ های اسلام می ‏رقصید.

آفتاب،هلهله می‏ کند برکه خوشبخت غدیر را که به تماشای تبریک این فرخنده روز نشسته است.

دست دادن مسلمانان با علی علیه ‏السلام جانشین پیامبر صلی ‏الله‏ علیه‏ و ‏آله و وصی خدا را.

نویسنده :عباس محمدی

 3 نظر

دلنوشته

12 آبان 1391 توسط صرامی

 

فصـــــل تــــــازه ولایــــت
چیست این بهار خجسته؟ چیست این لحظه شگفت زیبا، زیبای شگفت؟
انگار این شگفتی تنها در آسمان نیست؛ گویی کره زمین را هاله‏ ای از انوار سبز، احاطه کرده است! گویی تکامل واپسین زمین، در حال شکل ‏گیری است! این تنها معجزه نوروز نیست. این تنها شکوه آغازین بهار نیست. این نور، برای آسمانیان، آشناتر از زمینیان است. امروز، روز تمام زیبایی‏هاست؛ روز تبلور عشق در تمام آینه‏ هاست؛ روز زیبای «ولایـت» است؛ روز تکامل مادی و معنوی آفرینش. امروز، روز شکوفایی ولایت در قاموس خلقت است؛ یک روز «توحیدی» زیبا که ترجمان «عدل» الهی در قامت «امامت» است؛ ترجمان صداقتِ «معاد» در بلاغتِ «نبوت»، نتیجه تلاش هزاران پیام ‏آور الهی.
صدای دلنشین حضرت جبرئیل علیه ‏السلام است و جان مشتاق حضرت رسول صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله .
ندای وحی، جان و تن حضرت را می ‏آشوبد و تبسمی دل‏نشین، بر لب‏های مبارکش می‏نشیند.

احساسی سبک و شعف‏ناک، سراسر وجودش را فرا گرفته است.
«کیست مولا، آنکه آزادت کند!»
اینک زمان، آغاز دیگری را تجربه می‏کرد. فصلی تازه در حال شکفتن و تبلوری تازه در حال شکل گرفتن بود؛ آغاز فصل عشق، فصل ارادت، فصل زیبای ولایت؛ فصلی که می ‏طلبید دست‏های حضرت پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و آله را برای توسل؛ برای دعا: دعایی به زیبایی اجابت:
«اللهم وَالَ مَن وَالاهُ و عَادِ مَن عاداهُ، وانصُرْ مَن نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَن خَذَلَهُ»
… اندک اندک جمع‏ ها به هم پیوست. نجواها به زمزمه ‏های بلند بدل شد. آن‏گاه، چشم‏ ها فراتر از نگاه‏ها به چهره زیبا و متبسّم پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله دوخته شد. سکوت… سکوتی در نهایت زیبایی، آسمان و زمین را در بر گرفت. اینک، پیام ‏آور خوبی‏ ها بود و پیامی دیگر؛ پیامی که باعث شادمانی اهل دل و غمگینی نفاق ‏پیشگان بود. پیام پیام‏ آور مهربانی به همه رسید. اینک کائنات باید شاهد پیوند «امامت و نبوت» می‏شد؛ پیوندی که انوار آن، با گره خوردن دست‏ها در همدیگر، تمامی آسمان و زمین را در برگرفت و ذره ذره هستی، شروع به تسبیح ذات اقدس باری‏تعالی کردند.
اینک خداوند، آرمانی ‏ترین اندیشه را به پیامبر خویش ارزانی داشته بود؛ اندیشه ‏ای که در جهان خاکی، تحولی عظیم و در جهان افلاکی، ذوقی سلیم، برای عبادت حضرت پرورگار به وجود می ‏آورد. گویی هنگام عاشقانگی‏ ها بود؛ هنگام به وجد آمدن تمامی سلول‏ ها، با ذکر «یا علی».
فرمود: هر کسی را که من مولای اویم، علی مولای اوست؛ مولایی که شما را از بند خودپرستی ‏ها آزاد خواهد کرد؛ «کیست مولا؟ آنکه آزادت کند».
هر دو دست، نشان عظمت همدیگر بودند؛ عظمتی که خداوند، آن را در ادیان دیگر بشارت داده بود؛ بشارت امامت و حکومت صالحین بر زمین! بشارت فصلی که عدالت الهی را در نقطه نقطه زمین مستقر کند. بشارت ولایت مولا امیر المؤمنین، عدل مجسم خداوند در زمین.

نوشته شده توسط:سید علی اصغر موسوی

 

 1 نظر

جانشین پیامبر

12 آبان 1391 توسط صرامی


آيا منطقي است كه پيامبر خدا امت را پس از خود، بدون سرپرست واگذارند؟

آيا به نظر شما اين غير منطقي نيست كه مدير يك مدرسه غير انتفاعي يا مدير يك كارخانه كه براي مدرسه اش يا كارخانه اش زحمات زيادي متحمل شده ، برنامه ريزي كرده و سرمايه گذاري نموده، در هنگام ترك مدرسه يا كارخانه و رفتن به مسافرت راجع به مديريت آنجا بعد از خود چيزي نگويد و هيچ سفارشي نكند و كاركنان و كارگران را به حال خود رها كند و برود؟!
آيا منطقي است كه پيامبر خدا امت را پس از خود، بدون سرپرست واگذارند؟
آيا اين غير منطقي است كه مدير يك مدرسه يا يك كارخانه طوري برنامه ريزي نمايد كه بعد از رفتن او هيچ مشكلي براي كاركنان و كارگران و دانش آموزان و نظام موجود در آن جوامع پيش نيايد؟

مدير يك مدرسه يا يك كارخانه به خوبي مي داند: براي جلو گيري از انحرافات احتمالي، تصميم گيري هاي ضروري ، سياست گذاري و هدايت جمعي كاركنان و كارگران مدرسه يا كارخانه بايـد كسي را انتــخاب كنـد كه پاسخ گو باشــد و از هـرج و مـرج جــلو گيري نمـايد و نظـم محيـط را برقرار دارد.

يك مدير دانا از قبل برنامه ريزي مي كند و به دنبال شخصي صالح وشايسته « كه به قوانين ومقررات مجموعه آشنا باشد» مي گردد و به جاي خود مي گمارد. زيرا رها كردن كارخانه يا مدرسه بدون سرپرست و جانشين مناسب براي مدير، كاري غير منطقي است.

پيامبر هم به طور منطقي مي بايست براي جامعه بعد از خود ، فكر« جانشيني صالح ، شايسته و آگاه به مقررات» باشد تا از بروز اختلافات ، هرج و مرج و بي نظمي جلو گيري نمايد و پاسخ گوي جامعه در موارد جديد باشد. آري ، رها سازي جامعه بدون سرپرست شايسته، كاري خلاف عقل و منطق است و پيامبر ، كار غير منطقي و غير عقلايي نمي كند .

اين شيوه منطقي و عقلايي در زمان حيات پيامبر نمونه هاي تاريخي مختلفي دارد. مثلا وقتي پيامبر براي غزوه اي از مدينه بيرون مي رفتند، كسي را براي جانشيني خودشان در مدينه انتخاب مي كردند و به سرپرستي مردم مي گماردند. اين جاي بسي تعجب است از گروهـي كه خـود را پيـرو سنـت پيــامـبر مي نامند و از پذيرفتن اين سنت پيامبر بعد از وفات ايشان امتناع مي ورزند!

بنابراين و با توجه به ذكر مثال هاي ياد شده در زندگي افراد عادي و سنت جاري پيامبر در حيات شريفشان، اين غير منطقي است كه پيامبر خاتم از دنيا بروند و امت خود را بدون انتخاب جانشين و برگزيدن سرپرست براي آنها، تا قيامت رها كنند و به حال خود واگذارند!

 نظر دهید »

آیه «اِنَّما وَلِیُّکُمُ الله...»

08 آبان 1391 توسط صرامی

 

عده ای نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و عرض کردند: یا رسول الله جانشین شما و صاحب اختیار ما بعد از شما کیست؟ وحی نازل شد و این آیه را آورد: «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُو یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعُونَ» یعنی: «صاحب اختیار شما خدا و پیامبر و آن کسی است که نماز را به پا می دارد و صدقه و زکات را در حال رکوع می دهد».
صدقه در حال رکوع برای معرفی شخص امیرالمومنین علیه السلام بود، که این آیه ولایت او را به حکم خداوند اعلام می کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله با حاضران برخاستند و به مسجد آمدند. در این حال فقیری را دیدند که از مسجد خارج می شد. حضرت فرمود: آیا کسی چیزی به تو نداد؟ گفت: بلی، این انگشتر را داد. حضرت پرسید: چه کسی آن را به تو داد؟ گفت: آن مردی که مشغول نماز است، و اشاره به علی علیه السلام کرد. فرمود: در چه حالی آن را به تو داد؟ گفت: در حال رکوع!!

در این جا پیامبر صلی الله علیه و آله تکبیر گفتند و همه اهل مسجد نیز تکبیر گفتند.سپس فرمودند: علی بن ابی طالب صاحب اختیار شما
بعد از من است.

حضرت فرمود: سپاس خدایی را که نعمت را برای علی به حد کمال رساند، و گوارایش باد فضیلتی که خداوند به او عطا کرد. این آیه قرآن سند دائمی ولایت و امامت و صاحب اختیاری امیرالمومنین علیه السلام شد که شأن نزول آن به اتفاق همه مفسرین و مورخین و محدثین داستان خاتم بخشی آن حضرت است. همین آیه را پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر مطرح کردند و نزول آن در شأن امیرالمومنین علیه السلام را به صراحت بیان فرمودند.

منبع:سایت غدیر خم

 

 نظر دهید »

صلوات

07 آبان 1391 توسط صرامی

رفع فقر به واسطه صلوات…

 

سهل بن سعد روايت شده است كه:


مردى خدمت رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد، و از فقر شكايت كرد، آن حضرت فرمود:

وقتى داخل خانه خود شدى سلام كن ، خواه كسى در خانه باشد و خواه نباشد ،  بر من سلام فرست،و بعد از آن سوره اخلاص بخوان

 1 نظر

مسلمانان لندن

06 آبان 1391 توسط صرامی

اقدام جالب مسلمانان لندن برای تبلیغ اسلام

گروهی از جوانان مسلمان مقیم لندن در محکومیت اهانت‌ها به ساحت پیامبر اعظم(ص) کمپینی به نام «إن‌شاء‌الله» تشکیل دادند تا علاوه بر تبلیغ جذاب دین اسلام در قلب انگلیس، صلح‌دوستی این دین آسمانی را نشان دهند.

به گزارش خبرنگار فارس، هنگامی که به بهانه سالگرد یازده سپتامبر، «تری جونز» کشیش ضد اسلام اهل فلوریدای آمریکا بخشی از فیلم موهن «برائت از مسلمانان» را پخش کرد، با خشم مقدس مسلمانان مواجه شد.

در این شرایط هر مسلمانی سعی کرد به گونه‌ای انزجار خود را از این اقدام هتاکانه نشان دهد، در انگلیس نیز کمپینی به نام «إن شاء الله» با حضور جوانان مسلمان تشکیل شده است که در سراسر این کشور به فعالیت فرهنگی می‌پردازد.

 

ماه گذشته مردم لندن شاهد پخش و توزیع رایگان قرآن کریم با ترجمه انگلیسی در سطح شهر بودند که جوانان مسلمان مقیم لندن، کتاب آسمانی خود را همراه با بسته‌های فرهنگی درباره دین اسلام و پیامبر اکرم(ص) به طور رایگان به عابران تقدیم می‌کردند.

 

این جوانان با تأکید بر اینکه فعالیت فرهنگی آن‌ها مبتنی بر توصیه خداوند است که استفاده از روش‌های منطقی و عقلی در دعوت به دین اسلام را سفارش می‌کند، توزیع رایگان قرآن مجید در لندن را شیوه جدیدی برای تبلیغ دین اسلام می‌دانند، چرا که خداوند می‌فرماید: «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»؛ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‏اى] که نیکوتر است مجادله نماى در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راه‏یافتگان [نیز] داناتر است.

 

این اقدام جوانان مسلمان لندنی در حالی صورت می‌گیرد که توهین به ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) خشم میلیون‌ها مسلمان را در سراسر جهان بر انگیخته بود و اینک مسلمانان در پایتخت یک کشور غربی بر آن شدند از شیوه جذب و برخورد عاقلانه برای خنثی کردن رفتارهای نابخردانه و ضد اسلامی صهیونیست‌ها نهایت استفاده را ببرند.

 

چرا که آن‌ها اعتقاد دارند همان گونه که خداوند در قرآن کریم فرموده است: «مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»، به زودی ثمره اقدام خود را مشاهده خواهند کرد و خیل کثیری از افراد دارای فطرت‌های پاک به دین اسلام خواهند گروید و توطئه دشمنان اسلام به سنگ خواهد خورد.

جملاتی بر لباس‌های متحدالشکل این جوانان نقش بسته است که حس کنجکاوی بینندگان را بر می‌انگیزد، بر روی لباس آن‌ها نوشته شده است: «میلیون‌ها نفر آن را خواندند، میلیون‌ها نفر آن را از حفظ کرده‌اند، به راستی چرا این افراد به آن علاقه دارند؟!».

جوانان بدون توجه به شرایط آب‌ و هوایی لندن بعد از اقامه نماز جماعت با اشتیاق به کار خود ادامه‌ می‌دهند و هنگامی که ثمره کار خود را مشاهده می‌کنند، سر از پا نمی‌شناسند.

 

چرا که اظهارات برخی افراد هنگام دریافت و مطالعه قرآن ترجمه شده، خود گویای این مسئله است، به عنوان مثال «ریچارد» -از ایالت یورکشایر که در شمال انگلستان زندگی می‌کند- هنگامی که قرآن را مطالعه کرد، به آن‌ها گفت: من واقعاً با قرآن شگفت‌زده شده‌ام، بدون شک قرآن، جالب‌ترین کتابی است که تا کنون خوانده‌ام.

«ام احسان» نیز درباره بیلبوردهای نصب شده در سطح شهر که قرآن کریم را تبلیغ می‌کند، از دیدن آن‌ها بسیار شگفت‌زده شده است و می‌گوید: هنگامی که کلمه «سبحان الله» را در بیلبورد بیرمنگام دیدم، اشک در چشمانم جمع شد، از اینکه عده‌ای این کار را انجام می‌دهند، بسیار مسرور هستم و سعی خواهم کرد که به این پروژه کمک مالی کنم و خداوند به بانیان آن جزای خیر عطا کند.

بر اساس این گزارش، در سطح شهر بیلبورد‌هایی وجود دارد که در آن بینندگان را به نشانی سایتی اینترنتی راهنمایی می‌کند که می‌توانند با ثبت‌نام در آن ترجمه انگلیسی قرآن را به صورت رایگان دریافت کنند، به طوری که کمپین «إن شاء الله» در آگوست سال 2010، 6 هزار مصحف با هزینه 20 هزار یورو، نوامبر همان سال، 12 هزار مصحف با هزینه 40 هزار یورو، ماه آوریل 2011، 25 هزار جلد از مصحف آسمانی با بار مالی 75 هزار یورو، همچنین در نوامبر سال 2011، 12 هزار کتاب قرآن با هزینه 35 هزار یورو به صورت رایگان در انگلیس توزیع کرده است.

 

 1 نظر

چهار ذکر الهی

06 آبان 1391 توسط صرامی

چهار ذکر الهی در چهار حالت بحرانی

 

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!

۱- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (سوره مباركه آل عمران آیه ۱۷3) پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جسند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.

۲- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین*» (سوره مباركه انبیاء آیه ۸۷) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه ۸۸)

۳- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره مباركه غافر آیه ۴۴) … پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)

۴- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لاحول و لاقوة الا بالله» (سوره مباركه كهف آيه 39) پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»

 نظر دهید »

عيد قربان؛ روز ذبح نفس با تيغ تقوا

05 آبان 1391 توسط صرامی

عيد قربان كه پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهي و شعور) و منا (سرزمين آرزوها، رسيدن به عشق) فرا مى رسد، عيد رهايى از تعلقات است. رهايى از هر آنچه غيرخدايى است. در اين روز حج گزار، اسماعيل وجودش را، يعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنيوى پيدا كرده قربانى مى كند تا سبكبال شود.

صداي پاي عيد مي آيد. عيد قربان عيد پاك ترين عيدها است عيد سر سپردگي و بندگي است. عيد بر آمدن انساني نو از خاكسترهاي خويشتن خويش است. عيد قربان عيد نزديك شدن دل هايي است كه به قرب الهي رسيده اند. عيد قربان عيد برآمدن روزي نو و انساني نو است.

… و اكنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آورده اي. اسماعيل تو كيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاكت؟ … ؟

اين را تو خود مي داني، تو خود آن را، او را - هر چه هست و هر كه هست - بايد به منا آوري و براي قرباني، انتخاب كني، من فقط مي توانم ” نشاني ها “يش را به تو بدهم:

آنچه تو را، در راه ايمان ضعيف مي كند، آنچه تو را در “رفتن"، به “ماندن” مي خواند، آنچه تو را، در راه “مسئوليت” به ترديد مي افكند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگي اش نمي گذارد تا “پيام” را بشنوي، تا حقيقت را اعتراف كني، آنچه ترا به “فرار” مي خواند، آنچه ترا به توجيه و تاويل هاي مصلحت جويانه مي كشاند، و عشق به او، كور و كرت مي كند، ابراهيمي و “ضعف اسماعيلي” ات، ترا بازيچه ابليس مي سازد.
… و اكنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آورده اي. اسماعيل تو كيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاكت؟ … ؟

در قله بلند شرفي و سراپا فخر و فضيلت، در زندگي ات تنها يك چيز هست كه براي به دست آوردنش، از بلندي فرود مي آيي، براي از دست ندادنش، همه دستاوردهاي ابراهيم وارت را از دست مي دهي، او اسماعيل توست، اسماعيل تو ممكن است يك شخص باشد، يا يك شيء، يا يك حالت، يك وضع، و حتي، يك ” نقطه ضعف"!
برگرفته از سايت تبيان

 3 نظر
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

صبح امید

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دلنوشته
  • دلنوشته
  • مناسبتها
  • احادیث و روایات
  • علمی و پژوهشی
  • اهل بیت(علیهماالسلام)
  • خبر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس